احمد زیدآبادی نوشت: در کنار معضلِ جمعیت بیکار و بیدرآمد، حقوق ماهانۀ بسیاری از بازنشستگان و کارمندان و کارگران کفاف زندگی آنها را نمیدهد.
طبیعی است که این اقشار، خواهان افزایش حقوق خود به منظور تأمین حداقلی از زندگی روزمرهشان شوند. از آن سو، اما خزانۀ دولت ته کشیده و کسری بودجه بنا به قول برخی اقتصاددانان به حد پنجاه درصد رسیده است.
بنابراین، دولت منبعی جز چاپ اسکناس و افزایش بیرویۀ حجم نقدینگی برای افزایش حقوقها در دسترس ندارد. چاپ اسکناس بدون تناسب با رشد تولید ملی یعنی تورم فزاینده و سر به فلک کشیدن قیمتها، پدیدهای که نه فقط افزایش حقوقها را خنثی میکند بلکه در چشم به هم زدنی، حقوق بگیران را فقیرتر از قبل و بازهم نیازمند افزایش چشمگیر حقوق خود میکند.
برای پاسخ به این نیاز، دولت روند چاپ اسکناس را تسریع میکند و بر اثر آن، فنرِ تورم چنان در میرود که ارزش چک پول پنجاه هزار تومانی، معادل ارزش کاغذ آن میشود! این یعنی ونزوئلایی و زیمبابوهای شدن اقتصاد!
حالا با این اژدهای کمین کرده، دولتمردان تا دلشان میخواهد لاطائلات ببافند و خود را به خواب بزنند!