اگرچه رئیسجمهوری روسیه تلاشهایی برای بهبود روابط با غرب کرده است، اما غربیها اساسا احترامی برای روسیه قائل نیستند. تنها امید آنها این است که روسیه در صحنه جهانی در مسیر افول حرکت کند. از دید آمریکا و همپیمانهای غربی این کشور، روسیه یک خرس قطبی است. این خرس قطبی در حال ضعیف شدن است. اما کشورهای یاد شده مایلند اقدامات بیشتری برای ضربه زدن به آن انجام دهند.
گلوبالتایمز- یانگ شنگ؛ با آنکه ایالاتمتحده تلاش میکند از شدت تنشها با روسیه بکاهد و بر مهار چین تمرکز کند، چین و روسیه ارتباط خود را حفظ کردهاند و تعاملات دوستانه با هم دارند. برخی استراتژیستها در واشنگتن مایلند طبق دستورالعملهای دوران جنگ سرد عمل کنند به این معنا که روابط چین و روسیه را سرد کنند تا منافع آمریکا تامین میشود. اما آنها در این دیدگاه خود دچار اشتباه شدهاند، زیرا به گفته تحلیلگران چینی که دقیقا همان چیزی است که رئیسجمهوری روسیه گفته است، امروزه آمریکا با این خطر مواجه است که همان راهی را طی کند که شوروی سابق طی کرد، زیرا واشنگتن بیش از حد به خود اطمینان دارد.
واقعیت این است که هیچ تنشی بین چین و روسیه وجود ندارد و روابط این دو کشور در بهترین حالت در تاریخ قرار گرفته است. چندی پیش ولادیمیر پوتین رئیسجمهوری روسیه گفت روابط چین و روسیه به سطوح بیسابقه رسیده است و دوطرف منافع مشترک فراگیری دارند.
روسیه مایل است بر عمق همکاریهای خود با پکن بیفزاید. سخنان پوتین در حاشیه اجلاس بینالمللی اقتصاد که در سن پترزبورگ برگزار شد بیان شد و نشاندهنده دیدگاهی است که او درباره روابط دو کشور دارد. او همچنین گفته بود انتظار ندارد هیچ پیشرفت و موفقیت بزرگی در گفتگو با بایدن در ژنو سوئیس حاصل شود، اما امیدوار است گفتگوهای یاد شده در جوی مثبت انجام شود.
استاد موسسه روابط بینالملل در دانشگاه امور خارجه چین میگوید: «پوتین هیچ اعتمادی به آمریکا ندارد. در دوران پس از جنگ سرد، روسیه بارها مورد خیانت آمریکا قرار گرفته است، بنابراین نباید انتظار داشت نشست پوتین و بایدن به نتایج بزرگ منجر شود.» در واقع آمریکا و همپیمانان این کشور در طیفی از مسائل از جمله نظامی، امنیتی و اقتصادی روسیه را بارها و بارها ناامید کردهاند.
یکی از کارشناسان میگوید: «اگرچه رئیسجمهوری روسیه تلاشهایی برای بهبود روابط با غرب کرده است، اما غربیها اساسا احترامی برای روسیه قائل نیستند. تنها امید آنها این است که روسیه در صحنه جهانی در مسیر افول حرکت کند. از دید آمریکا و همپیمانهای غربی این کشور، روسیه یک خرس قطبی است. این خرس قطبی در حال ضعیف شدن است. اما کشورهای یاد شده مایلند اقدامات بیشتری برای ضربه زدن به آن انجام دهند. آنها معتقدند بهتر است روزی این خرس بمیرد، طوریکه آنها بتوانند از این مرگ سود ببرند. پوتین کاملا از وجود این دیدگاه در غرب درباره روسیه آگاه است.».
اما در مقابل، روابط روسیه و چین همواره بر مبنای اعتماد و احترام متقابل توسعه پیدا کرده است. وزیرخارجه روسیه و همتای چینی او در تماس تلفنی اخیر خود اعلام کردند دو کشور کاملا از یکدیگر در حوزه مسائلی که منافع دو کشور را تامین میکند، حمایت میکنند.
روسیه مایل است در مسائل منطقهای و بینالمللی با چین همکاری استراتژیک داشته باشد و دو طرف از یکدیگر بهطور کامل حمایت میکنند. آنها با سلطهطلبی مخالف هستند، از چندجانبهگرایی، حفظ صلح و ثبات حمایت میکنند. برخی استراتژیستهای غربی امیدوارند تنش در روابط روسیه و آمریکا کاهش یابد تا دولت آمریکا بتواند بر رقابت با چین تمرکز کند.
وزیرخارجه چین گفته است: «کشورهای غربی میخواهند استراتژی موفقیتآمیز خود طی دوران جنگ سرد را دنبال کنند. در آن استراتژی بر رقابت با شوروی سابق تمرکز شده بود، اما واقعیت این است که این یک امید واهی است. علت اینکه در دوران جنگ سرد آمریکا فرصت پیدا کرد چین را از اردوگاه شوروی سابق خارج کند این بود که شوروی در آن دوره تهدیدی جدی علیه آمریکا و چین بود در نتیجه پکن و واشنگتن بهطور خودکار درباره اینکه دشمن مشترکشان کیست به توافق رسیده بودند. اما اکنون همه چیز کاملا فرق دارد.
آمریکا و نه چین، کشوری است که نقش شوروی سابق را بازی میکند. در نتیجه دو رقیب اصلی این کشور به سوی همکاری تنگاتنگ سوق داده شدهاند.» روسیه و چین در این زمینه دیدگاههای کاملا یکسان دارند و بنا به گزارش خبرگزاری تاس، پوتین گفته است به عقیده او ایالاتمتحده در حال اجرای سناریویی آشنا بهعنوان یک امپراتوری است، یعنی این کشور درباره قدرت بیانتهای خود اطمینان دارد و مشکلات غیرضروری برای خود بهوجود میآورد. این روند تا جایی ادامه پیدا میکند که آنها نمیتوانند از پس این مشکلات برآیند.
پوتین همچنین گفته است همانطور که یک شهروند شوروی میتوانست مشاهده کند، مشکل امپراتوریها این است که آنها فکر میکنند چنان قدرتمند هستند که میتوانند مشکلات را پشتسر بگذارند، اما مسائل روی هم انباشته میشود و پس از مدتی آنها دیگر نمیتوانند بر مشکلات غلبه کنند. درحالحاضر آمریکا همان راهی را طی میکند که شوروی طی میکرد.