هاشمیطبا نوشت: اگر مرگ بر آمریکا گفته و میگوییم این «مرگ بر آمریکا» باید با «زنده باد ایران» (نه در شعار بلکه در زندهماندن ایران) واقعیت عینی به خود گیرد، وگرنه مرگ بر آمریکا که نابودی سرزمینیمان بهدست خودمان را بهدنبال داشته باشد چه ارزشی دارد؟ ممکن است برخی سیاسیون از این حرف عصبانی و آزرده شوند. بگذار چنین باشد، اما شاید به تصمیمات درست برسند.
سیدمصطفی هاشمیطبا فعال سیاسی اصلاح طلب در یادداشتی در روزنامه شرق نوشت: معمای حمله هرچندوقت یکبار اسرائیل به غزه ظاهرا قابل حل یا بیان نیست. جمعیتی دومیلیونی در باریکهای که از چهار طرف محاصره شده و بدون اجازه اسرائیل نه کسی میتواند به آن وارد شود و نه از آن خارج و همه تأسیسات و امکانات آن در حال فرسودگی است. در رنج و عذاب آن همین بس که دائما مورد تهاجم نظامی هوایی و توپخانهای اسرائیل قرار گرفته و به تصریح نتانیاهو تأسیسات آب، برق، بانکها و بیمارستانها و مناطق مسکونی مورد حمله و ویرانی قرار میگیرد.
چگونه این دو میلیون مردم از جمله زنان و کودکان در میان رنج و اندوه زندگی میکنند؟ نقش حماس در این میان چگونه است؟ در این مورد سؤالات جدی وجود دارد. جمهوری اسلامی ایران بهحق به مردم مظلوم فلسطین کمک میکند و البته جا دارد در کمک و بازسازی به غزه در کنار دیگر کشورهای مسلمان سهمی از آن داشته باشد و این خارج از محدوده تنگنظریها و صرفا ایدئولوژیکدیدن مسائل و اندیشههای فرقهای است و میتوان به آن به عنوان یک نگاه انسانی و آسمانی اطلاق کرد.
طبیعی است دیدن رنج مردمان و ویرانیهای ناشی از خشونت در هر کجا و برای هر مردمی که باشد، اندوهآفرین و دردناک است و همه مردمان باید از کمک به رنجدیدگان دریغ روا ندارند. میخواهیم در این راستا نگاهی گستردهتر به مسائل بیندازیم. مقام معظم رهبری بارها درباره مقابله با تحریمهای ظالمانه و غیرانسانی گفتهاند که باید نگاهمان به داخل باشد. این بیان که باید بهعنوان یک دستورالعمل گرانبها تلقی شود، میآموزد که اتکا به نیروهای خارجی برای مقابله با تحریمها و رشد و توسعه کشور قابل اطمینان نیست و هرچند حسب دستورالعملها و ارزشهای دینی و ملی روابط با دیگران پسندیده است، اما چاره کار اتکا به نیروهای داخلی است.
میخواهیم بگوییم نگاه به داخل صرفا درباره مقابله با تحریمها کفایت نمیکند، بلکه این نگاه باید در همه جوانب گسترش یابد. درک ویرانی غزه و کمک به ترمیم زخمهای مردم آن امری مستحسن است، اما نگاه به داخل در خصوص جلوگیری از ویرانی و ترمیم آنها باید ازجمله موارد اطاعت از رهبری درخصوص نگاه به داخل باشد. البته به یمن مدیریت مسئولانه در کشور پس از پایان جنگ عراق علیه ایران اقداماتی درخصوص سازندگی کشور صورت گرفته است.
بناهای مختلف، مترو، کارخانجات مختلف ازقبیل پتروشیمی، پالایشگاه و... احداث شده و ظاهر بسیاری از شهرها آراسته شده است، اما همه اینها در سرزمینی اتفاق افتاده که زیستگاه آن رو به ویرانی است و جز تنی چند از دلسوزان محیط زیست در مسئولان کشور ذوق و شوقی برای جلوگیری از ویرانی زیستگاه نشان نمیدهند. همین چند روز پیش بود که افرادی مانند دکتر کردوانی و دکتر کلانتری هشدارهای تکاندهنده در مورد آب و آینده کشور را علنی کردند.
یعنی ما به دست خود به ویرانی دست یازیدهایم و مسئولان کشور با اندیشههای پوپولیستی به مقابله با آن برنخاستهاند. در حقیقت ما بهدست خود سرزمینی را ویرانه کرده و میکنیم و بههیچوجه نگاه به داخل را در این مورد نداشتهایم و واقعا بیم آن میرود که در آینده نزدیک بسیاری از مزارع کشاورزی و باغهایمان نابود شود.
اگر مرگ بر آمریکا گفته و میگوییم این «مرگ بر آمریکا» باید با «زنده باد ایران» (نه در شعار بلکه در زندهماندن ایران) واقعیت عینی به خود گیرد، وگرنه مرگ بر آمریکا که نابودی سرزمینیمان بهدست خودمان را بهدنبال داشته باشد چه ارزشی دارد؟ ممکن است برخی سیاسیون از این حرف عصبانی و آزرده شوند. بگذار چنین باشد، اما شاید به تصمیمات درست برسند.
نگاه کنید به همین مسئله آب و برق در شرایط خشکسالی. در سالی که رهبر انقلاب آن را سال برطرفکردن موانع تولیدی مینامد، با کمبود برق اولین کار وزارت نیرو، قطع برق کارخانجات تولیدی است و البته بهصورت نمایشی قطع برق برخی ادارات که چندان اثری ندارد. جناب آقای اردکانیان وزیر محترم نیرو که در شایستگی ایشان هیچ تردیدی وجود ندارد، در مصاحبه مفصلی بهجای آنکه سیاستهای محکم برای گذر از تنگنای آب و برق و نظام پیشنهادی برای خروج از بحران مربوطه را شرح دهد و آن را به عمل آورد از سیاست یکی به نعل و یکی به میخ استفاده کردهاند.
خودشان میدانند که یک تابستان گرم و طولانی در پیش است و از هماکنون مردم باید بهصورت جدی سیاست صرفهجویی و حداقل ممکن مصرف را پیشه کنند و بسیار جدی با مسئله روبهرو شوند. بهقول معروف اگر به استقبال مرگ سرخ نرویم مرگ سیاه ما را دربر میگیرد؛ همانطور که دولت دوازدهم بهجای طراحی سیستم مقابله با تحریم سعی در عادی نشاندادن جامعه کرد و امروز به مسائل لاینحلی دچار شده است.
غافلبودن از عمل به رهنمود مقام معظم رهبری درخصوص نگاه به داخل -البته در همه مسائل- موجب تأثیر فشارهای خارج به داخل خواهد شد و صدالبته باید آن را هم رصد کرد، اما لازم است در همه زمینهها نگاه به داخل و اصلاح در داخل عملی شود و این جز با کمک همه مردم و ارائه رهنمودهای مدیریتی از سوی حکمرانی ممکن نخواهد بود.
یقینا دولت سیزدهم که رئیس آن هر که میخواهد باشد و از هر جناحی پیروز شود، به دلیل تراکم مسائل و مشکلات علیرغم همه وعدههایی که در مبارزه انتخاباتی خواهند داد، کاری نمیتوانند انجام دهند؛ زیرا تنها یکپارچگی حکمرانی و مسئولیتپذیری همگانی در حکمرانی و نوشتن نسخهای که به کار آید و مردم یا از آن اطاعت کنند یا ملزم به اطاعت باشند، ضروری است.
همه باید بدانیم همانگونه که دفاع از مرزها واجب است و شهدای ما با خونشان آن را حفظ کردهاند، دفاع از امکانات خداداد و سرزمینمان که از آن همه ملت بهره میبرند، از اوجب واجبات است و تسامحی که در این زمینه در طول سالهای گذشته روا شده، نابخشودنی است. به فصل انتخابات؛ هماینک داوطلبان ریاستجمهوری چه پاسخی دارند؟ کلام شفاف کجا بیان میشود؟