هرچند از بین این اسامی از رضایی و دهقان تقریبا با اطمینان بیشتری میتوانند تایید شورای نگهبان را بگیرند؛ درباره محمد و قاسمی، اما ممکن است کمی با شک و تردید همراه باشد. در بین این ۴ نفر، آن که از همه جوانتر است احتمالا از همه بیشتر شور دارد و در حال حمله به دیگران است؛ شاید میخواهد خط و نشان برای سایر نامزدهای اصولگرا بکشد و آنها را از عواقب بیرون راندنش مطلع کند.
۴ پرونده کاندیداهای نظامی زیر دست شورای نگهبان است تا مشخص کند کدامیک در قامت یک رجل سیاسی و مذهبی میتواند وارد گود رقابتهای ۱۴۰۰ شود.
به گزارش خبرآنلاین، نامزدهای انتخابات ۱۴۰۰ با سابقه نظامی و نظامیگری، قبل از ثبتنامها با سر و صدا اعلام نامزدی کردند و حالا بعد از ثبتنام گوشهای نشستهاند؛ البته جوانترهایشان داغ هستند و به این سو و آنسو خمله میکنند؛ همانها که معلوم نیست صلاحیتشان تایید میشود یا خیر.
حسین دهقان وزیر دفاع دولت اول روحانی و از فرماندهان سابق سپاه پاسداران اول از همه در آذر ماه ۹۹ اعلام کرد که در انتخابات نامزد خواهد شد. این اعلام دهقان زمانی بود که چه نظامی و چه غیرنظامی، کسی اعلام حضور نکرده بود و حتی از بعضیها هنوز دعوتی هم صورت نگرفته بود!
او همچنین در شرایطی اعلام کرد که صحبت پیرامون چرایی نامزد شدن نظامیها و احتمال دولت نظامی داغ بود؛ این اقدام دهقان شاهدی از غیب بود برای کسانی که از تشکیل دولت توسط یک نظامی صحبت میکردند.
مدتی بعد صداهایی از دیگر نظامیان هم شنیده شد؛ سعید محمد. سرداری که در جنگ سردار نشده بود. او سال ۶۶ و در ۱۹ سالگی به سپاه پاسداران پیوست؛ در حالیکه ایران، تیر ۶۷ قطعنامه ۵۹۸ را پذیرفت و از مرداد ماه رسما آتشبس اجرا شد، از محمدِ ۱۹ ساله هیچ خبری از حضور در میادین جنگ دیده نمیشود، شاید هم باشد و کسی ندیده است. او در میان نامزدها از همه گمنامتر است؛ شاید او مدل احمدینژاد در سال ۸۴ را بخواهد استفاده کند و از گمنامی خود بهره ببرد.
به هر شکل سعید محمد در حالیکه بیشترین تجربهاش نزدیک ۲ سال فرماندهی قرارگاه خاتم سپاه است، اسفند ماه ۹۹ از قرارگاه خاتم «منفک» شد تا راحتتر برای انتخابات کار کند. یکی از مهمترین اثراتی که در تهران باقی گذاشته، مجتمع «اطلس مال» است که در بهترین نقطه شمال شهر تهران ساخته شده و حرف و حدیثهای زیادی در در پی داشت.
استعفا یا برکناری محمد از قرارگاه خاتم در ابتدا محل نزاع حامیان قالیباف و محمد بود؛ قالیبافیها که میدانستند پرونده فساد در هلدینگ یاس توسط محمد رسیدگی شده، در ابتدا گفتند که او استعفا نداده بلکه برکنار شده است. او هم اصرار داشت که خیر؛ من استعفا دادهام. نهایتا نیمه فروردین سردار جوانی معاونت سیاسی نماینده، ولی فقیه در سپاه، در مصاحبهای تاکید کرد که سعید محمد بابت «تخلفات» اداری بابت فعالیتهای انتخاباتی از قرارگاه خاتم «منفک» شده است؛ صحبتهایی که با واکنش منفی محمد روبرو شد و سخنگوی سپاه منظور از تخلفات را مسائل مربوط به استعفا دادن و فعالیت انتخاباتی دانست.
رستم قاسمی دیگر نامزد انتخابات است که ردای نظامیان را بر تن دارد؛ سردار رستم قاسمی. او که از فرماندهان سپاه پاسداران در مدت جنگ تحمیلی بوده، مانند سعید محمد فرماندهی قرارگاه خاتم سپاه را در کارنامه دارد، از سال ۸۶ تا ۹۰. قاسمی مدتی هم وزیر نفت احمدینژاد بود؛ از سال ۹۰ تا ۹۲. وزارتی که بزرگترین خبر مربوط به آن، فساد نفتی هنگفت بابک زنجانی بوده است. فسادی که در زمان مدیریت قاسمی بر وزارت نفت رخ داد و ۳ هزار میلیارد تومان پول فروش نفت با دلار آن روزها از جیب ملت ایران رفته است و هنوز بخش بزرگی از این بدهی به خزانه بازنگشته است. رستم قاسمی البته میگوید هیچ گاه نامش در این پرونده به عنوان متهم مطرح نشده و تنها برای پاسخگویی احضار شده است.
دیگر خبر به یاد ماندنی از دوران مدیریت رستم قاسمی بر وزارت نفت، گم شدن یک دکل نفتی بود؛ خبری که آنقدر عجیب و باورنکردنی بود که همچنان دستمایه طنازی کاربران شبکههای اجتماعی است. زمزمههای کاندیداتوری قاسمی از مدتها قبل از عید امسال، به گوش میٰسید، ولی او اوایل اردیبهشت ماه رسما اعلام کرد که نامزد ۱۴۰۰ میشود.
محسن رضایی هم که پای ثابت حضور در انتخابات است این بار هم برای رسیدن به ریاست جمهوری تلاش میکند. او پیش از این در انتخابات ریاستجمهوری ۸۴، ۸۸ و ۹۲ شرکت کرده است؛ سال ۸۴ دو روز پیش از موعد رایگیری برای «جلوگیری از پراکندگی آرا» در جبهه اصولگرایان، انصراف داد. اما در دو انتخابات ۸۸ و ۹۲ تا انتها ماند و رای نیاورد. گرچه نامزد شدن محسن رضایی به طنز سیاسی بدل شده است، اما تا پیش از نامنویسی برای انتخابات ۱۴۰۰ رکورد او با رکود باقر قالیباف رییس فعلی مجلس برابری میکرد.
قالیباف هم که امسال بالاخره نامزد ریاست جمهوری نشد، در سال ۸۴ و ۹۲ نامزد شدن و رای نیاورد و سال ۹۶ باز هم نامزد بود که مانند رضایی در سال ۸۴، کنار کشید؛ البته به نفع ابراهیم رییسی که با این وجود رییسی شکست خورد. اما حالا محسن رضایی در صورت تایید صلاحیت که احتمال بالایی هم دارد، رکورددار حضور در رقابتهای انتخاباتی میشود. او یک بار هم در انتخابات مجلس ششم نامزد شد که آن زمان هم رای نیاورد. محسن رضایی چندی پیش از موعد ثبتنامها رسما اعلام کرد که برای انتخابات ثبتنام میکند.
اما پس از ثبتنام پر سر و صدای این نامزدها، خبر خاصی از آنها نیست؛ دهقان که تا پیش از ثبتنامها در توییتر فعال بود و جلساتی برگزار میکرد، کمتر در رسانهها دیده میشود. او در هفته گذشته با خبرگزاری آناتولی ترکیه مصاحبه داشته که انتقادهایی را هم از رقبای خود به زبان آورده. او در پاسخ به سوالی درباره نامزد نظامی گفته که «چرا من را فقط به عنوان یک فرد نظامی میبینید؟». به عبارت دیگر او احتمالا منظورش این است که نامزدهای دیگری هم هستند که نظامیاند و آنها در بین نظامیها دیده نمیشود.
البته سه نامزد نظامی دیگر کمتر از او لباس نظامی خود را پوشیدهاند و دهقان احتمالا بابت وزارت دفاع، بیشتر در لباس نظامی در یادها مانده است. او همچنین طعنهای هم به برخی رقبای احتمالی خود میزند: «در همین انتخابات خودمان هستند کسانی که از ۸ سال پیش مسابقه را شروع کردند. یک عده همه سیستمهای تبلیغی و رسانهای را در اختیار گرفتهاند تا شخص مورد نظر را بنشانند». شاید با نگاهی به برخی رسانههای طیف اصولگرایان بتوان بهتر منظور دهقان از به کار گرفته شدن همه سیستمهای تبلیغی و رسانهای را بتوان متوجه شد.
سعید محمد، اما شمشیر از رو بسته و آن را در میدان میچرخاند و هر کسی را که فکر کند ممکن است رقیبش باشد را بینصیب نمیگذارد. او در همان روزی که لاریجانی صحبت از متفاوت بودن نحوه مدیریت کشور با نحوه مدیریت دادگاه و پادگان کرد، این سخنان را به خود گرفت و در توییتی به لاریجانی حمله کرد: «به کسانی که هویت خودشان را مدیون پادگان و دادگاه هستند بهصراحت میگویم به حول و قوه الهی، امروز آغازی بر پایان اشرافیت خانوادگی است».
او همچنین در جای دیگری گفته که «تبلیغات وسیعی علیه من صورت گرفت که محمد تخلفات زیادی داشته است و یک کار رسانهای بدی در این باره انجام شد. حتی نفرات ما را یک سری از مجموعهها تهدید کردند که چرا با محمد کار میکنید… میگفتند که تخلف سیاسی کردهام. ابتدا گفتند تخلف و بعد عنوان کردند که تخلف سیاسی است. اگر تخلف سیاسی باشد باقی دوستان هم مانند من بودند و چرا به آنها چنین بحثی برای کناره گیری مطرح نشده است.».
محمد در جمع ستادهای مردمی خود حملات آشکارتری به طیف قالیباف انجام داد؛ «اسم مدیریت جهادی را خراب کردهاند. مردم تا میشنوند فکرمی کنند باز قرار است عدهای بدون تدبیر و اندیشه کاری راخراب کنند، ١٠ برابر استاندارد هم هزینه روی دست بیت المال بگذارید». او همچنین گفته که «برخی اشخاص که خود را اصولگرا میدانند اینسو و آنسو از لزوم کاهش مشارکت صحبت میکنند. وقتی، ولی جامعه سخن از مشارکت حداکثری میزند، شما بر چه مبنایی اظهار فضلهای این گونه میکنید».
محمد همچنین انتقاد کرده که «برخی کارنامه و برنامه خوبی ندارند، دورههای قبلی هم رای نیاوردهاند، ولی میآیند که تخریب کنند در مناظرهها؛ ما آمادهایم و دستمان پر است». از بین نامزدهایی که رای نیاوردهاند رضایی، رییسی و جلیلی را میتوان نام برد.
با وجود اینکه محمد پیش از این گفته بود که اگر رییسی بیاید به او کمک خواهد کرد احتمال کمی دارد که این حملهی او متوجه رییسی باشد و با توجه به سخنان دیگری میتوان حدس زد که منظورش سعید جلیلی است: «منتسبان به، ولی فقیه که خلاف منویات رهبر انقلاب عمل میکنند را مضر میدانیم. با بچههای جبهه انقلاب منازعه نداشته باشید؛ هرچند در ماههای اخیر بدنه برخی از کاندیداها با ما خیلی نامهربانی کردند، ولی روز آخر ثبتنامها شخصا به آقای سعید جلیلی زنگ زدم و گفتم نیاز است که به صحنه بیایید». از این توالی سخنان سعید محمد میتوان حدس زد که او پیکان حملاتش متوجه سعید دیگرِ انتخابات است؛ سعید جلیلی.
طرف حسابش احتمالا رضایی هم نبوده چراکه آنها با یکدیگر و همراهی رستم قاسمی لااقل یک جلسه داشتهاند که رسانهای شده است. هرچند محمد پیش از این گفته بود که در صورت حضور رییسی به او کمک خواهد کرد، اما مواضع جدیدش نشان میدهد که او تکروی را انتخاب کرده و اعتنایی به نظر خیمههای اصولگرایان نخواهد داشت: «هر کدام از دو شورای وحدت و ائتلاف من را دعوت کنند، برای توضیح برنامههای خود به آنجا میروم، اما اصل موضوع انتخاب آن فرد نهایی است که آن را قبلا گفتم. دوستان ساز و کاری برای خود دارند، اما من موافق این هستم که نظر مردم ملاک باشد نه نظر جریانهای سیاسی».
او در سخنانش ضرغامی را هم بینصیب نگذاشته و گفته که «کلمه قشر خاکستری را قبول ندارم، مردم ایران همه سفید هستند. خاکستری بخشی از خواص و مسئولاناند که این وضعیت را برای مردم درست کردهاند که منجر به گوشه نشینی ملت شده است». ضرغامی رییس اسبق صدا و سیما یکی از شعارهای خود را «من خاکستریام» برگزیده بود.
رستم قاسمی هم بعد از ثبت نام کم فروغ ظاهر شده؛ تنها مصاحبه او که باعث شد دیده شود، با خبرگزاری فارس بود که آن هم به دلیل سخنان جذاب؛ که به خاطر خاطرهاش از در دسترس بودن واکسن روسی کرونا و دور انداختن واکسن، همان چند ثانیهاش بسیار دیده شد: «یکی از دوستان که در روسیه بود برای من واکسن آورد؛ توی یخچال بود؛ (استفاده نکردیم) دیگه انداختیمش بیرون. هنوز واکسنها به این گستردگی نشده بود». البته قاسمی گفتگوهایی را هم در کلابهاوس (شبکه اجتماعی صوتمحور) داشته که بیشتر درباره برنامهها و توضیحات گذشتهاش بوده و حملات و انتقاد خاصی به نامزدهای دیگر نداشته است.
محسن رضایی هم زیاد در توییتر دیده میشد مدتی هست که کمرنگ شده است. او در این مدت به همان بیانیهاش پس از ثبت نام در وزارت کشور بسنده کرده است.
البته پیش از آغاز روند ثبتنامها، سعید محمد، رستم قاسمی و محسن رضایی جلسهای سه نفره داشتند که حدس گمانهایی درباره ائتلاف این سه نفر مطرح شد؛ البته رستم قاسمی کمی بعدتر گفت که «در مورد ائتلاف در آن جلسه بحثی به میان نیامد». روز گذشته نیز خبری مبنی بر انصراف رستم قاسمی به نفع علی لاریجانی در برخی رسانهها منتشر شد.
هرچند از بین این اسامی از رضایی و دهقان تقریبا با اطمینان بیشتری میتوانند تایید شورای نگهبان را بگیرند؛ درباره محمد و قاسمی، اما ممکن است کمی با شک و تردید همراه باشد. در بین این ۴ نفر، آن که از همه جوانتر است احتمالا از همه بیشتر شور دارد و در حال حمله به دیگران است؛ شاید میخواهد خط و نشان برای سایر نامزدهای اصولگرا بکشد و آنها را از عواقب بیرون راندنش مطلع کند؛ سیاست برخی هم این است: «النصر بالرعب».