محصولی بهطور مشخص درباره قالیباف گفته است: به نظر ما کسی که بهتازگی رئیس مجلس شده، بهتر است که برای ریاستجمهوری هم اقدام نکند. مردم اکنون به اقدام انقلابی در مجلس امید بستهاند و معطوفشدن ایشان به ریاستجمهوری این را زیر سؤال میبرد و مشکلاتی ایجاد میشود. البته این مطلب موضع ما قبل از انتخاب هیئترئیسه مجلس هم بود.
ضرغامی، نیکزاد، محسن رضایی و پرویز فتاح هم وارد گزینههای جبهه پایداری شدند. درحالیکه قبلا سعید جلیلی و خود محصولی دبیرکل این حزب جزء گزینههای انتخاباتی 1400 این جریان اعلام شده بودند، حالا خود محصولی از جلسه با دیگران حتی ابراهیم رئیسی هم خبر داده است.
به گزراش شرق، اما در میان گزینههای این جبهه نامی از باقر قالیباف یکی از مطرحترین نامزدهای انتخاباتی 1400 اصولگرایان دیده نمیشود؛ آنهم درحالیکه گفته میشد جبهه پایداری مخالف حضور قالیباف در فهرست انتخاباتی اصولگرایان تهران برای مجلس یازدهم بوده است؛ اما صادق محصولی در سخنانی برخلاف این روایت، اصولگرایان را متهم به صداقتنداشتن کرد و گفت که سال گذشته برای قرارگرفتن در فهرست انتخاباتی اصولگرایان از نامزدها خواسته شده بود که از جبهه پایداری اعلام برائت کنند.
دبیرکل جبهه پایداری در یک نشست دانشجویی گفته که در جلسه مشورتی نامزدهای جوان یکی از افراد بهظاهر انقلابی هم گفته بود که «فعلا اعلام برائت کنید تا در لیست ائتلاف وارد شوید و بعدا کار خودتان را انجام دهید! او اصولگرایان را متهم به این کرده که دنبالهرو ایده «هدف وسیله را توجیه میکند» هستند.
محصولی بهطور مشخص درباره قالیباف گفته است: به نظر ما کسی که بهتازگی رئیس مجلس شده، بهتر است که برای ریاستجمهوری هم اقدام نکند. مردم اکنون به اقدام انقلابی در مجلس امید بستهاند و معطوفشدن ایشان به ریاستجمهوری این را زیر سؤال میبرد و مشکلاتی ایجاد میشود. البته این مطلب موضع ما قبل از انتخاب هیئترئیسه مجلس هم بود.
محصولی گفته که متأسفانه بعضی دوستان انرژی خود را بر تخریب پایداری گذاشتند، این در حالی است که پیش از او دبیرکل سابق یعنی مرتضی آقاتهرانی اعلام کرده بود که اصولگرایی تمام شده و ما با آن دیگر کاری نداریم. از آنسو ضرغامی هم مصاحبهای انجام داده؛ اما باز طبق معمول آمدنش را در لفافه تعارفات غیرمستقیم پیچیده و گفته است: «من مؤمن آمادهام که هر لحظه نیاز باشد در هر موقعیتی بازیگری کنم. کسی روی نیمکت با کتوشلوار نمینشیند؛ بلکه دائم خودش را آماده میکند. من هم صبح تا شب جلساتی برای حل مشکلات اساسی مردم دارم. هرچه جلوتر میرویم و چیزی هم به ثبتنامها نمانده، من فضا را که میبینم، وظیفه خود را برای ثبتنام در انتخابات سنگینتر احساس میکنم و وقتی صحنه و آرایش را میبینم، بیشتر احساس تکلیف میکنم».
درحالیکه جبهه پایداری از رایزنی با ضرغامی صحبت کرده؛ اما خودش ادعا کرده که مستقل است و با بقیه فرق میکند: «من مستقلم. با بقیه فرق میکنم. بسیاری از دوستان عزیز ما که در حوزه انتخابات فعال هستند، یکطور وابسته به جریانات سیاسی هستند. البته افراد مستقلی هم داریم؛ ولی مستقل هستم و هیچ نسبتی با جریانات سیاسی ندارم. برایشان معادلات جریانها مهم است و خود را در آن معاملات تنظیم میکنند. الان دو، سه نهاد مختلف و جامعه روحانیت مبارز را داریم که این دوره بهطور جدی در انتخابات وارد شده و جمنا که با تغییر نام به نام شورای ائتلاف، فعال است.
جریانات مستقلی هم هستند؛ جریاناتی که با هیچکدام از این دو نیستند، هم دارند کنشگری میکنند، هوادار و سمپات دارند و بخشی از جامعه را میتوانند تحت تأثیر قرار دهند. من جزء آن نامزدهایی هستم که هیچ نسبتی با جریانات سیاسی ندارم. با همه آنها دوستی و رفاقت و تعامل دارم و زیادی هم دارم. کمی باید از آن بکاهم». ضرغامی بهطور کلی منکر اصولگرابودن یا حتی نزدیکبودن خودش به اصولگرایان شده است؛ اما پاسخ نداده که پس چرا جبهه پایداری او را بهعنوان یکی از گزینههای خود برگزیده است.
این رویه نفی هویت سیاسی البته در جریان اصولگرایی مسبوق به سابقه است و دیگرانی مانند محسن رضایی یا حتی بادامچیان هم گاه از اصولگرانبودن خود یا پایان وضعیت دوجریانی در فضای سیاسی کشور سخن گفتهاند و خود را تافته جدابافته دانستهاند. تا جایی که ضرغامی گفته است: «سال گذشته یک عده آمدند شعار دادند «اصلاحطلب، اصولگرا دیگه تمومه ماجرا». من گفتم اینکه شعار من است».
جالب اینکه مشابه این ادعا را بادامچیان هم کرده بود! ضرغامی میزبانیهای عصرانه خود با چهرههای سیاسی و غیرسیاسی را شاهد اصولگرانبودن خود آورده است. این در حالی است که از همان چند سال پیش که این را آغاز کرد، همه معتقد بودند که این رویه جدید او با نگاه انتخاباتی تبلیغاتی آغاز شده است. شاید بتوان گفت او سیاسیون را هزینه تبلیغات آینده خود کرده تا بعدا از این رویه استفاده تبلیغاتی کند.
او گفته است: «من با حسین کروبی جلسه داشتم، هر بار من میگفتم فتنه، او میگفت جنبش؛ یعنی اینقدر ما دو سر طیف هستیم. کسی هم که دو سر طیف نباشد، میگوید حوادث ۸۸. شاید کسی خندهاش بگیرد؛ اما ما مثل بچه آدم حرف میزنیم و این اشکالی ندارد. قهر که نیستیم. این قهر و آشتی بچگانه محلههای قدیمی ما در برخی مسئولان جدیتر است. آنها از امثال من استنطاق میکنند. باورتان میشود وقتی من با مهدی نصیری که پرچمدار جریان انقلاب در دو دهه گذشته بوده، مصاحبه کردم برخی دوستان همه ما منتقد هستیم و هرکدام یک حدی در مقابل جریان رسمی نظام موضع داریم، میگفتند رفتار شما رفتار خوبی نیست. او الان در مقابل جریان رسمی نظام موضع دارد. همه ما منتقد هستیم و هرکدام یک حدی موضع داریم.