ترامپ را به معنای واقعی کلمه بایستی رئیس جمهوری خاص در تاریخ سیاسی آمریکا در نظر گرفت. وی فردی بود که بدون اعتنا به اصول و قواعد سیاسی، و صرفا با بهره گیری از رویههای جنجالی و هالیوودگونه، پیروز انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶ آمریکا شد و به مدت چهار سال، در کسوت رئیس جمهوری این کشور ظاهر شد. از این منظر، مطالعه ریشههای قدرت گیریِ ترامپ در عرصه سیاسی آمریکا، مسالهای است که برای سالها میتواند موضوعی جذاب برای کارشناسان مسائل سیاسی و اجتماعی این کشور باشد.
فرارو- بالاخره روز ۲۰ ژانویه ۲۰۲۱ فرا رسید و "دونالد ترامپ" رئیس جمهور جنجالی آمریکا، پس از چهار سال حضور در قدرت، کرسی ریاست جمهوری را ترک کرده و جای خود را به جو بایدن، رئیس جمهور منتخب آمریکا داد. بسیاری از ناظران و تحلیلگران، در بحبوحه انتقال نهایی قدرت در آمریکا، دیدگاههای متفاوتی را در مورد ترامپ و دوره ریاست جمهوری وی مطرح میکنند. به نظر میرسد اغلب این تحلیل ها، نقطه تاکید خود را بر شخصیت جنجالی ترامپ و سیاستهای هرج و مرج گونه او قرار داده و حتی افرادی نظیر "تیم نفتالی"، نویسنده و تحلیلگر نشریه آتلانتیک، ترامپ را "بدترین رئیس جمهور در کل تاریخ آمریکا" ارزیابی کرده اند و عدهای خواستار محاکمه وی پس از خروج از کاخ سفید شده اند.
به گزارش فرارو، با این حال، برخی دیگر از تحلیلگران، از منظری متفاوت به دوره ریاست جمهوری ترامپ نگریسته و ترامپ را نه به مثابه مولد آشوب و تنش در آمریکا، بلکه محصول گسستها و بحرانهای جامعه آمریکا در چند سال اخیر ارزیابی میکنند. با این همه، در پایان ریاست جمهوری ترامپ، بد نیست به بررسی این مساله بپردازیم که اساسا ترامپ چگونه قدرت را در آمریکا به دست گرفت و به یکی از جنجالیترین روسای جمهور تاریخ این کشور تبدیل شد. در ادامه به برخی از مهمترین تاکتیکهای وی در این رابطه اشاره میشود:
ترامپ و ارائه تصویری طلایی و اسطورهای از خود
اغلب کارشناسان و تحلیلگران به این مساله تاکید میکنند که ترامپ، پیش از رسیدن به کرسی ریاست جمهوری آمریکا، همواره سعی داشته تا بی تجربگی اش در مسائل سیاسی را با استفاده از، در مرکزِ توجه قرار دادنِ خود، جبران کند. وی پیش از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶ آمریکا، به کرات در برنامهها و شوهای تلویزیونیِ پرطرفدار سرمایهگذاری کرد و بارها در مصاحبه با نشریات مختلف آمریکا سعی میکرد تا تصویر یک انسان اسطورهای و موفق را از خود در عرصه تجارت و صنعت سرگرمی، ارائه کند (بگذریم که بعدها گزارشهای زیادی در مورد دروغ بودن این ادعاها و ضررهای سنگین کسب و کارهای ترامپ در دوره قبل از ریاست جمهوری اش، منتشر شد).
این یک تاکتیک ابتدایی برای آن دسته از انسانهایی است که سعی دارند با تمسک به پوپولیسم، قدرت را قبضه و مراتب ترقی را طی کنند. از این منظر، ترامپ به شیوههای مختلف و با تصویرسازی از خود به مثابه چهرهای اسطورهای که تا حد زیادی این مساله ریشه در شخصیتِ خودشیفته ترامپ نیز داشت، سعی داشت همگان را تحت تاثیر قرار دهد و باید گفت تا حد زیادی در این مساله موفق نیز بود. پیروزی او در انتخابات ۲۰۱۶ و کسب رای بیش از ۷۳ میلیون نفر در جریان انتخابات ۲۰۲۰، مهمترین نشانههای موفقیت ترامپ در جلب توجه افکار عمومی آمریکا بوده است (تعداد آرا ترامپ در سال ۲۰۲۰ با توجه به سومدیریت بحران کرونا و وضعیت نامساعد اقتصادی آمریکا، قابل توجه بوده است). ترامپ در دوران ریاست جمهوری خود و در موقعیتهای مختلف، به کرات از این تاکتیک استفاده کرده و از آن را به یکی از وجوه ممیزه حضور خود در قدرت، تبدیل کرده است.
ترامپ و اتهام زنی به مخالفان
یکی از تاکتیکهای اساسی ترامپ در دوره تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و حتی در دوره ریاست جمهوری او، طرح اتهامات گسترده به مخالفان سیاسی اش بود. در واقع، ترامپ همواره در دوره حضور خود در قدرت به شیوههای گوناگون سعی داشته تا از مخالفانش، با هر ابزاری، مشروعیت زدایی کند و در این زمینه، به هیچگونه حد و مرز اخلاقی نیز پایبند نبوده است. شاید مهمترین نمود از این مساله، اقدام ترامپ در تحت فشار قراردادن "ولادیمیر زیلینسکی" رئیس جمهور اوکراین در پرونده سازی برای "هانتر بایدن"، پسر جو بایدن رقیب اصلی انتخاباتی ترامپ در سال ۲۰۲۰ باشد. امری که حتی منجر به استیضاح شخص ترامپ شد و جنجالهای زیادی را در آمریکا به پا کرد.
ترامپ و استفاده از تاکتیک "تفرقه بینداز و حکومت کن"
یکی از دیگر از تاکتیکهای ترامپ در دوره حضور در قدرت، ایجاد اختلافات و جنجالهای گسترده در داخل جامعه آمریکا و تلاش جهت استفاده از این شرایط در راستای اهداف و منافع خودش بود. ترامپ به خوبی میدانست که به دلیل ضعیف بودن سابقه و تجربه سیاسی اش، هیچ راهی الا دو قطبی سازی و ایجاد یک پایگاه خاص مردمی برای خود ندارد. شاید این رویکرد ترامپ، بیشترین خسارت را نیز به منافع ملی آمریکا وارد کرده است.
رویکردی که نتایج فاجعه باری نظیر بی قانونیهای گسترده حامیان ترامپ در اقصی نقاط آمریکا داشته و همانگونه که اخیرا مشاهده شد، منجر به حمله گسترده حامیان افراطی وی به ساختمان کنگره آمریکا شد. امری که در نوع خود در تاریخ سیاسی آمریکا، بی سابقه بوده است.
شاید همین مساله باشد که بسیاری از ناظران و کارشناسان مسائل آمریکا را نگران کرده است. ترامپ در برهه کنونی با ایجاد یک پایگاه افراطی خاص برای خود، احتمالا در دوره پس از ریاست جمهوری خود نیز از آنها استفاده خواهد کرد و در این مسیر، هزینههای زیادی را به جامعه آمریکا تحمیل خواهد کرد.
ترامپ و هالیوودیسم سیاسی
در نهایت باید گفت شاید یکی از اساسیترین تاکتیکهای ترامپ در دوران ریاست جمهوری اش، تکیه بر رویههای هالیووگونه در عرصه معادلات سیاسی و اجتماعی آمریکا باشد. بسیاری از حامیان ترامپ، وی را نه یک رئیبس جمهور بلکه در قامت یک سوپر قهرمان میبینند. خودِ ترامپ نیز همواره نشان داده که به دنبال این مساله است. به عنوان مثال، ترامپ پس از ابتلا به کرونا و منتقل شدن به بیمارستان "والتر رید"، به گفته بسیاری از نزدیکانش قصد داشت لباس "سوپرمن" را به تن کند و برای هوادارانش در خیابان، دست تکان دهد. با این حال، مشاوران او، ترامپپ را از این کار منصرف کردند.
ترامپ به خوبی میداند که تهییج مردم آمریکا به شیوههای هالیوود گونه، میتواند برای وی مفید باشد و حتی تا حد زیادی موجب منزوی شدن و تضعیف مخالفان سیاسی او شود. نوعِ بیان سیاسی-اجتماعی ترامپ، رویههای عملی او و جنجال هایش، همه و همه نمودهایی عینی از اهمیت جلب توجه به سبک فیلمهای هالیوودی از سوی ترامپ هستند. امری که وی را نه در قامت یک رئیس جمهور، بلکه در قالب یک شومن، به افکار عمومی آمریکا معرفی کرده است.