به نظر میرسد، دستورکار ترامپ در دوره محدودِ باقی مانده از حضورش در قدرت مبتنی بر دو اصل اساسی باشد: از یک سو، وی سعی خواهد کرد تا سیاستها و رویههای پوپولیستی خود را همچنان ادامه دهد و از سوی دیگر، نهایت سعی خود را خواهد کرد تا کار را برای اجرایی شدن افکار و ایدههای جو بایدن و دموکراتها که در نقطه مقابله تلاشهای چهار ساله وی (ترامپ) قرار دارند، تا جای ممکن سخت کند.
فرارو- مدت زمان زیادی تا انتقال رسمی و قطعی قدرت در آمریکا باقی نمانده است. "دونالد ترامپ" رئیس جمهور مستقرِ آمریکا که در جریان انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ این کشور، رقابت را به "جو بایدن" واگذار کرده، تا کمتر از دو ماه دیگر، از قدرت کناره گیری، و جو بایدن به طور رسمی، رئیس جمهور آمریکا خواهد شد. بسیاری از ناظران و تحلیلگران برجسته آمریکایی و بین المللی، دوره ریاست جمهوری ترامپ را دورهای "آشفته" و سرشار از چالش و جنجال توصیف میکنند. جنجالهایی که به وضوح در بحبوحه انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا و اعلام نتایج رسمی این انتخابات نیز خود را نشان دادند و تا حد زیادی به همگان ثابت کردند آنچه که برای ترامپ از اهمیت برخوردار است، نه روند آزاد و دموکراسی در آمریکا، بلکه منافع شخصی خودِ اوست.
به گزارش فرارو، با این همه، سوالی که این روزها و در بحبوحه وقایعی نظیر افزایش نگرانیها در مورد اقدامات جنگطلبانه احتمالی دولت ترامپ علیه جمهوری اسلامی ایران و یا تداوم بحران آفرینیهای ترامپ با هدف ایجاد شبهه در نتیجه انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا مطرح میشود این است که آیا دوره ترامپ، با بحرانهای به مراتب وسیعتر (چه در عرصه داخلی و چه خارجی آمریکا) به پایان خواهد رسید؟ ایا او میخواهد ریاست جمهوری خود را با برجا گذاشتن چالشهایی اساسی برای جوبایدن، به پایان برساند؟ یا برعکس، در ادامه راه، ترامپ آرامش پیشه خواهد کرد و دوره وی به آرامی به پایان خواهد رسید؟ اینها سوالهایی هستند که با توجه به شخصیت و دستورکارهای جنجالی ترامپ، تا حدی میتوان به آنها پاسخ داد. پاسخهایی که شاید وقوع آنها قطعی نباشند، با این حال، متناسب با روحیه و کارنامه چهار ساله حضور ترامپ در قدرت هستند.
ترامپ و تشدید تنش آفرینیها و شکافهای داخلی در جامعه آمریکا
دونالد ترامپ در قامت یک رهبر پوپولیست، یک دستور العمل سیاسی ثابت برای رهبران اینچنینی را، از همان آغازین روزهای حضور خود در قدرت، اجرایی کرده است. وی از تمامی ابزارهای ممکن جهت تقویت پایگاه حامیان خود و در نقطه مقابل، تضعیف مخالفانش استفاده کرده است. در واقع، وی سعی داشته تا با استفاده از تاکتیک قدیمیِ "تفرقه بینداز و حکومت کن"، خود را "قهرمان جامعه آمریکا" معرفی کند و از این طریق، در قامتِ یگانه راه حلِ مشکلات و قدرتمندسازی این کشور، خودنمایی کند.
رای قابل توجه بیش از ۷۳ میلیون نفر در انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا به ترامپ، علی رغم وجود مشکلاتی نظیر شیوع گسترده کرونا در آمریکا و بحران اقتصادی عمیق این کشور (که تا حد زیادی ناشی از شیوع کروناست)، خود نشان دهنده موفقبودنِ دستورکار ترامپ جهت تحریک و تقویت پایگاه حمایتیاش است. در این راستا، وی با استفاده از ابزارهای مختلف سعی خواهد کرد تا همچنان این میزان حمایت مردمی را از خود، با انجام اقدامات تحریک آمیز در داخل جامعه آمریکا نظیر توئیت زنی در مورد مسائل مختلف و ایرادِ تهمت و افترا به نتیجه انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا و دولت آتی این کشور، همچنان حفظ کند و از آن برای فعالیتها و اقدامات آتی خود جهت کاندیداتوری در انتخابات ۲۰۲۴ آمریکا و کنش ورزی فعال در دوره خروجش از قدرت، استفاده کند.
شکی نیست که ترامپ جهت فعال نگه داشتن این ظرفیت، هیچ چارهای الا دمیدن بر آتش اختلافات و تنشها در داخل جامعه آمریکا ندارد و از این رو، باید روزهای باقی مانده حضور وی در قدرت را نیز در همین چهارچوب ارزیابی کنیم. چندان بعید نیست که وی حتی در زمان باقی مانده، بیش از پیش به "تئوریهای توطئه" استناد کند و از طریق آنها سعی کند افکار عمومی و حامیانش را در راستای منافعش، تحریک کند. امری که ترامپ بارها نشان داده در آن استاد است و در نوع خود میتواند خسارات زیادی را به جامعه آمریکا وارد آورد.
ترامپ و تشدید قابل ملاحظه فشارها علیه ایران
دونالد ترامپ از نخستین روزهای حضور خود در قدرت، همواره رویکرد خصومت آمیزی را نسبت به ایران نشان داده است. از خروج یک جانبه وی از "برجام" گرفته تا تحمیل بی سابقهترین تحریمهای کل تاریخ بر علیه کشورمان، همه و همه حاکی از عداوت خاص ترامپ بر علیه ایران هستند. در این راستا و به طور ویژه پس از ترور دکتر محسن فخری زاده، وی سعی خواهد کرد تا در صورت انجام هرگونه اقدام تلافی جوینه از جانب ایران، تنشها با تهران را به نحو قابل ملاحظهای افزایش داده و حتی با همکاری رژیم صهیوینستی و دیگر متحدانش در منطقه خاورمیانه، درگیری فراگیری را علیه ایران سازماندهی کند. بدون تردید، اوج گیری قابل ملاحظه تنشها با ایران، قبل از خروج وی (ترامپ) از قدرت و تشدید بدبینی ایران نسبت به آمریکا، نقش قابل ملاحظهای در تضعیف اتخاذ رویکردهای تعاملی از سوی جو بایدن و دولتش در قبال جمهوری اسلامی ایران خواهد داشت. از سویی، اگر ایران خویشتنداری کند، وی تمام تلاش خود را جهت وضع تحریمهای شدیدتر علیه ایران و حتی همدستی بیشتری با رقبای منطقهای ایران جهت انجام اقدامات خرابکارانه بیشتر علیه این کشور، انجام خواهد داد.
به طور کلی، ترامپ سعی خواهد کرد تا در مورد ایران، به نوعی یک پیروزی برای خود ایجاد کند تا بتواند پاسخی برای عملکرد چهار ساله اش در قبال این کشور و کسب دستاوردهای حداقلی، در آینده ارائه کند. دستاورد مطلوب برای ترامپ و دولت وی در قبال ایران این خواهد بود که دستور کار "فشار حداکثری" علیه ایران و محور مقاومت، با تشدید تنشها میان دو کشور، همچنان در دوره جو بایدن نیز به طرق دیگر ادامه یابد. در این چهارچوب، ترامپ ایجاد موانع ساختاری، سیاسی و حقوقی بر سر راه هرگونه تعامل دولت آینده آمریکا با ایران را از نظر دور نخواهد داشت.
ترامپ و تداوم بخشیدن به اقدامات عامه پسند و فریبکارانه
یکی از رویکردهایی که به احتمال زیاد همچنان از سوی ترامپ در روزهای باقی مانده حضورش در قدرت پیگیری خواهد شد، اتخاذ رویههای عامه پسند، فریبکارانه و سطحی است. البته که این تاکتیک نیز یکی از راهبردهای اساسی رهبران پوپولیست در طول تاریخ است. ترامپ با این اقدامات خود سعی دارد تا با فاصله گرفتن از فضای نخبه گرایی و دامن زدن به احساسات و ترجیحات عوام در آمریکا، خود را در حافظه آنها همچنان نگه دارد و از این طریق، زمینه را برای بهرهبرداریهای هر چه بیشتر خود در آینده، مساعد نگه دارد. در این چهارچوب، نقطه تاکید ترامپ بر مردمی بودنش، و اشاره به این مساله خواهد بود که وی هیچ کاری الا ارتقای منافع و جایگاه آمریکا انجام نداده است (ترامپ سعی خواهد کرد خود را در زمره روسای جمهورِ الگو و موفق در تاریخ آمریکا معرفی کند)، خواهد بود. در این راستا، وی مکررا بر کارنامه کاری خود و دستاوردهایش تاکید و به نوعی سعی میکند تا جو بایدن و دموکراتها را در ادامه راه، و در بحبوحه کسب قدرت از سوی آن ها، تحت فشار قرار دهد.