اولین نسخه از سری محبوب بازی «اسسینز کرید»، دنیای اسسینها را معرفی میکند؛ جایی که برای اولینبار جمله «هیچچیز واقعی نیست، همهچیز جایز است» را میشنوید. در طول بازی با تفکر اسسینها و همچنین روشهایی که آنها برای بیان دیدگاههای سیاسی خود استفاده میکردند آشنا میشویم. اما در واقعیت اسسینها فرقهای کوچک بودند.
بازی «اسسینز کرید» یکی از محبوبترین مجموعههای تاریخ صنعت بازی است که داستان آن در بازههای زمانی مختلف روایت میشود. سازندگان این مجموعه سعی میکنند تا چهره درست و دقیقی از وقایع تاریخی را به نمایش بگذارند. بسیاری از مکانهای تاریخی موجود در بازی با دقت و جزئیات فراوانی بازسازی شدهاند و توسعهدهندگان همواره تلاش کردهاند تا این کار به نحو احسنت انجام شود.
به گزارش روزنامه هفت صبح، حتی یوبیسافت مورخان مختلفی را استخدام میکرد تا درباره وقایع تاریخی به آنها مشاوره دهند تا مطمئن شوند که همهچیز درست است. البته مواردی هم وجود دارند که با توجه به شرایط و محدودیتهای احتمالی در روند ساخت بازی دچار تغییراتی میشوند؛ بهعنوانمثال خیابانهای شهر پاریس در «یونیتی» در بازی پهن و عریض است، درحالیکه خیابانهای این شهر در بازه زمانیای که بازی در آن روایت میشود بسیار باریک و تنگ بودهاند.
ریشههای تاریخی
اولین نسخه از این سری محبوب، دنیای اسسینها را معرفی میکند؛ جایی که برای اولینبار جمله «هیچچیز واقعی نیست، همهچیز جایز است» را میشنوید. در طول بازی با تفکر اسسینها و همچنین روشهایی که آنها برای بیان دیدگاههای سیاسی خود استفاده میکردند آشنا میشویم. اما در واقعیت اسسینها فرقهای کوچک بودند.
حسن صباح، رهبر اسسینها از ماموران خود که به فدائیان مشهور بودند برای از بین بردن افراد بانفوذ استفاده میکرد. بعضی از آنها ماهها یا سالها اهداف خود را تعقیب میکردند یا حتی از طریق دوستی و نزدیک شدن به آنها به جمعهای خصوصی آنها وارد میشدند. آنها ترسی از مخفی کردن قتلهایی که مرتکب میشدند نداشتند و درعوض اهداف خود را با فرو کردن خنجر در سینه آنها در مکانهای شلوغ و عمومی به قتل میرساندند.
قتل در خیابانهای شهر
«یونیتی» تنها از نظر روایت تاریخی دچار مشکل و اشتباه نیست. در طول بازی با شخصیتهای غیرقابل بازیای مواجه میشوید که به طور تصادفی در میان جمعیت به مردم حمله میکنند و اگر جلوی آنها را نگیرید، به شهروندان عادی حمله کرده و درجا آنها را میکشند. در واقعیت این اتفاق هرگز رخ نداده، حتی در زمان انقلاب فرانسه.
درواقع پاریس در اواخر دهه ۱۷۰۰ مکانی کاملا شلوغ بود و کمتر به یک شهر بزرگ شباهت داشت و از دهکدههای کوچکی که در نزدیکی همدیگر قرار داشتند تشکیل شده بود. همچنین مردم ترجیح میدادند در محله خود تردد کنند. با توجه به کوچکی محیط، اهالی همدیگر را میشناختند و اگر فردی غریبه به محل وارد میشد، او را شناسایی و تعقیبش میکردند و میتوانستند او را متهم کنند. حتی ساکنان آن محله میتوانستند با گارد ملی تماس بگیرند تا از این افراد درخواست مدرک شود و در مواقعی غریبه را به زندان بیندازند.
لندن سفید
در همهجای «سیندیکت» و شهر لندن افراد سفیدپوست را مشاهده میکنید. عجیب نیست، چون همه بریتیش هستند و داستان در این شهر در جریان است. در این بین یک اسسین هندی و یک ماهاراجه هم حضور دارند. نکته اینجاست که در ۱۸۸۰، لندن شهری نبود که فقط سفیدپوستان ساکن آن باشند. دهه ۱۸۶۰ نهتنها دوران اوج ویکتوریا بود، بلکه امپراتوری انگلیس در حال گسترش بود.
کانادا، هند، استرالیا، نیوزیلند، آفریقای جنوبی، هند غربی، یمن، عمان، گویان و همچنین مکانهای مختلف دیگر در سراسر آفریقا، آمریکای جنوبی، آمریکای مرکزی و آسیا همه بخشی از امپراتوری انگلیس بودند. این واقعیت ناگفته نماند که انگلیس و خصوصا لندن، یکی از مراکز تجاری بینالمللی بزرگ جهان بود. مردم از سراسر جهان در سال ۱۸۶۸ برای تفریح و تجارت به لندن میآمدند و در آن زندگی میکردند. اما در سیندیکت اینچنین نیست و در دوره بازی هیچ اشارهای به این جنبه امپراتوری انگلیس نشده است.
اینجا را امضا کن
«بلک فلگ» میتوانست به یکی از بهترین بازیهای سری اسسینکرید تبدیل شود اگر تنها وظیفه شما به هدایت کشتی در دریاها و غارت خلاصه نمیشد. در بلک فلگ شما میتوانید افرادی را که نجات دادهاید استخدام کنید. اما تبدیل شدن به یک دزد دریایی در دوران طلایی دزدان دریایی آسان بود، فقط کافی بود یک قرارداد امضا کنند.
قبل از اینکه هر دزد دریایی وارد قایق شود، باید قانون دزدان دریایی را امضا میکرد. قوانین هر کشتی متفاوت بود. اما آن قانون، وظایف، قوانین کشتی و میزان غنایمی را که به هر فرد تعلق میگرفت مشخص میکرد. به طور معمول، اعضای عادی همه دارای سهم برابر بودند و کاپیتان یکونیم یا دوبرابر سهم داشت، حتی اگر خدمه کشتی کاپیتان را دوست نداشتند، تنها چیزی که برای برکناری او لازم بود رأی اکثریت بود.
گذشتهای از جنس دروغ
داستان مجموعه اسسینز کرید حول یک جنگ مخفی بین اسسینها و تمپلرهاست. این جنگ از اوایل قرن شش قبل از میلاد آغاز شده و تا به امروز ادامه پیدا کرده است. درحالیکه تمپلرها در ظاهر صنایع ابسترگو را کنترل میکنند، اما آنها هنوز هم یک سازمان مخفی ثروتمند هستند که برای اداره جهان تلاش میکنند.
اما هیچکدام از این موارد صحیح نیست. اسسینهای واقعی در سال ۱۰۹۰ به عنوان گروهی که برای منافع خود دست به کشتار میزدند تشکیل شد. درحالیکه از شوالیههای تمپلار تا سال ۱۱۱۸ و در دوره جنگهای صلیبی اول خبری نبود. اسسینها در نهایت در سال ۱۲۷۳ توسط مغولها از بین رفتند. بیشتر شوالیههای تمپلار دستگیر، شکنجه و سپس در ۱۳ اکتبر ۱۳۰۷ کشته شدند. اما تعدادی از تمپلرها زنده ماندند.