موزه آبادان که حالا دزدان دیوارهایش را تخریب کردهاند، سال ٨٢ در زمان افتتاح جور دیگری بود. ١٠٠ تابلو از هنرمندان برجسته بر دیوارهایش نشسته بود؛ پرویز کلانتری، جعفر روحبخش، هانیبال الخاص و ... همین در و دیوار به هم ریخته امروزی، روزگاری انبار اکسسوار یکی از فیلمهای احمدرضا درویش بود، اما رفتهرفته اتفاقات دیگری در موزه رقم خورد؛ یک بار نمایشگاه مبل شد، یک بار محل توزیع مرغ و رب گوجهفرنگی.
موزه هنرهای معاصر آبادان، ساختمانی متروکه و ویران است. دیگر هیچکدام از آثار بر دیوارها نیست و ساختمان پاتوق معتادان شده است. سالهاست گنجینه موزه آبادان را به ساختمان موزه هنرهای معاصر اهواز بردهاند، اما همین چند روز پیش، به این موزه دستبرد زده شد. دست دزدها به گنجینه نرسید، اما دوسال است که آثار ارزشمند در سالنی بدون تهویه رها شده و اکنون در گرمای ٥٢ درجه اهواز درحال پوسیدن است.
شهروند در ادامه نوشت: موزههای هنرهای معاصر آبادان و اهواز بلاتکلیفاند. موزه آبادان سهسال پیش نونوار شده بود، اما اکنون مدتهاست میزبان هیچ اثر نمایشگاهی نبوده، قفل در را شکسته، پنجرهها را از جا درآوردهاند و هر آنچه بردنی بود از لامپ و کولر و میز و صندلی بردهاند. موزه اهواز هم دست بهرهبرداری داده شده که در آن مراسم عروسی برگزار میکند و سالنهایش به نمایشگاه گل و گیاه اختصاص دارد.
موزه آبادان که حالا دزدان دیوارهایش را تخریب کردهاند، سال ٨٢ در زمان افتتاح جور دیگری بود. ١٠٠ تابلو از هنرمندان برجسته بر دیوارهایش نشسته بود؛ پرویز کلانتری، جعفر روحبخش، هانیبال الخاص و ... همین در و دیوار به هم ریخته امروزی، روزگاری انبار اکسسوار یکی از فیلمهای احمدرضا درویش بود، اما رفتهرفته اتفاقات دیگری در موزه رقم خورد؛ یک بار نمایشگاه مبل شد، یک بار محل توزیع مرغ و رب گوجهفرنگی.
«وضع ملالآوری است.» جلیلهاجری، کارتونیستی که در دهه٧٠ در موزه هنرهای معاصر آبادان فعالیت داشته با حسرت از وضع موزه هنرهای معاصر آبادان میگوید: «این برهمریختگی وضع موزه، به دلیل مدیریت بدون برنامه و ضعیف آن است. موزه را مدتی به منطقه آزاد اروند سپردند، اما باز هم عملکرد مناسبی نداشت؛ گاهی باز بود، گاهی بسته. چند نمایشگاه هم برگزار شد، اما نصفه و نیمه و مبهم.
او دهه٧٠، در زمان افتتاح این موزه، در نمایشگاه این موزه شرکت کرد: «آن زمان مسابقه و همایش هنرهای تجسمی در این موزه برگزار شد. گنجینهای از آثار نفیس هنرمندان مطرح کشور و هنرمندان خارجی در موزه هنرهای معاصر آبادان نگهداری میشد.» به گفته او پس از مدتی این گنجینه را «به دلیل ناکارآمدی مدیران» به موزه اهواز بردند و دیگر هیچ خبری از آنها نشد. دوران رکود را گذراندیم و زحمت کشیدیم تا دیگر شبیه متروکه نباشد. همهچیز خوب بود تا اینکه سالهای ٩٣ و ٩٤ مدیر جدید آمد.» هاجری از دوران مدیریت احمد نشان یاد میکند؛ فرزند خسرو نشان، مدیرکل پیشین میراث فرهنگی استان خوزستان.
موزه را به چشم «سالن» میدیدند
سال ١٣٩٣ اداره ارشاد خوزستان تفاهمنامهای با احمد نشان نوشت و موزه هنرهای معاصر آبادان به او سپرده شد. در این سالها اطلاع چندانی از عملکرد او در دست نیست و مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی اروند میگوید از مفاد تفاهمنامه اطلاعی ندارد و اصلا مشخص نیست در آن چه مواردی ذکر شده است.
نشان، آبان سال پیش موزه را به حال خود رها کرد و بدون آنکه فهرستی از اموال موجود و کلیدها به اداره ارشاد تحویل دهد ساختمان را گذاشت و رفت. او میگوید: «هفت، هشت ماه است در این موزه نیستم. قبل از آنکه بیایم، ساختمان موزه شبیه همین وضع تخریبشده امروزش بود. سختی کشیدیم، از کارشناسان و مشاوران مطرح کمک گرفتیم و ساختمان را استاندارد کردیم. آن ساختمان به بهترین بنای موزهای تبدیل شده بود. هنرمندانی از ایتالیا برای بهبود وضع آن مشاوره دادند. بازسازیاش کردیم و نمایشگاههای خارجی، مثل نمایشگاه بیژن بصیری برگزار کردیم که از معماران برجسته ایتالیاست. من بهعنوان رئیس موزه، یکسال مسئول دفتر نمایندگی فرهنگی کشورهای اکو بودم، اما درنهایت با ناهماهنگیهایی که وجود داشت، دیگر نمیخواستم آنجا بمانم. چهار ماه بدون حقوق مانده بودم و قبول نمیکردند شخص دیگری بیاید. با مدیر ارشاد اروند دچار مشکل شده بودیم و دیدگاههای غیرحرفهایشان را به ما تحمیل میکردند.»
او ادامه میدهد: «تعریفشان از موزه فقط سالن است نه موزه. موزه اهواز را ببینید که نمایشگاه گل و مدارس در آن برگزار کردند. در آبادان هم همین را از ما میخواستند. موزه را سالن نمایشگاهی میبینند، اما ما داشتیم زیرساختهای نمایشگاهی را آماده میکردیم تا گنجینه را از اهواز به ساختمان موزه در آبادان بیاوریم. حتی قرار بود گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران را بیاوریم، اما هیچکدام نشد.» به گفته او، آثار موزه آبادان ٧٤ عدد بود و قرار بود ١٧ اثر از آنها برای نمایشگاه موزه به آبادان برگردانده شود.
سارقان دستگیر شدند
رضا مردانی، مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی اروند، اما میگوید نبود نگهبان باعث شده از موزه دزدی شود: «این موزه در پارک بزرگ بازسازی قرار دارد و خود پارک هم نگهبان ندارد. موزه هم نگهبان نداشته و همین، کار را برای سارقان آسان میکند.» اسفند گذشته و هنگام شیوع کرونا از موزه سرقت شد. «اموال سرقتشده کابل و سیم برق، کولر و از این دست وسایل است. سارقان چهار نفر بودند و دستگیر شدند. دادگاه اولشان تیرماه برگزار شد و دادگاه دیگری در شهریورماه خواهند داشت. ساختمان موزه هم متعلق به شهرداری است و آسیبهای واردشده به آن بر اثر ورود دزدان باید مورد بررسی شهرداری و اداره حقوقیاش قرار گیرد که اینطور نشده و نیازمند تعامل هستیم.»
تصاویر منتشر شده از موزه، تخریب گستردهای نشان میدهد، اما مردانی میگوید این تخریبها در ساختمان اصلی موزه رخ نداده و ساختمان شماره ٢ تخریب شده؛ ساختمانی که محل برگزاری نمایشگاه بود.
با اینکه منابع مختلف میگویند گنجینه آبادان در موزه اهواز نگهداری میشود، مردانی میگوید این آثار در تالاری که زیر نظر وزارت ارشاد است، نگهداری میشود.
به گفته او، بعد از این اتفاقات، فراخوانی به موسسات فرهنگی و هنری داده شده تا برای در دست گرفتن موزه و تعمیر آن پای کار بیایند. تاکنون سه موسسه داوطلب شدهاند و قرار است تا آخر هفته آینده وضع موزه آبادان مشخص و به دست موسسهای معتبر سپرده شود. «تجربه قبلی عاملی شد تا حالا قرارداد و تفاهمنامهای دقیق نوشته و تضمینهای گوناگون از موسسهای که مسئولیت را میپذیرد، گرفته شود. ما نمیدانیم چطور با احمد نشان تفاهمنامه نوشته شد و چه بندهایی داشت، اما از او هم شکایت خواهیم کرد و باید پاسخگوی اتفاقاتی که افتاده باشد. باید زمانی که میخواست موزه را رها کند به ما اطلاع میداد. ما همچنین تعیین خسارت کردهایم و این خسارت هم باید پرداخت شود.» درحال حاضر نبود لیست از اموال موزه ازجمله مواردی است که هیچ پاسخ دقیقی برایش وجود ندارد و مردانی هم نمیتواند به صراحت از اموال موزه در طول سالیان گذشته صحبت کند.
این درحالی است که موزه اهواز هم در وضع نامناسبی به سر میبرد. موزه پیش از این به مالک شخصی داده شده و قرار بود آن را به تالار عروسی تبدیل کند تا وضعیتش فروردین ماه مشخص شود و حالا بعد از گذشت بیش از سه ماه همچنان وضعیتش نامشخص است. محمد جوروند، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان هم درباره وضع موزه اهواز تنها به گفتن اینکه در میهمانی خانوادگی است و نمیتواند پاسخگو باشد، اکتفا کرد.
محمد عدیلیپور، رئیس انجمن هنرهای تجسمی خوزستان هم درباره وضع موزه هنرهای معاصر اهواز میگوید: «موزه را به سالن عروسی تبدیل کردند. کافه تریای موزه را با مجوز ارشاد گازکشی و تبدیل به رستوران کردند. بعد، اعتراضات باعث شد تابلو را پایین بیاورند. الان هم نزدیک به دو سال است درِ موزه بسته است و هیچ برنامهای ندارند. دو سال است برق این موزه قطع است، کولر ندارد و در تمام این مدت، در گرمای تند اهواز، آثار ارزشمند گنجینه رها شده است. چند وقت پیش هم دزد به موزه زد، اما خوشبختانه دستش به گنجینه نرسید.»
به گفته او، خلاف ادعای مدیر فعلی موزه، این مجموعه کارشناس موزهای ندارد و فقط یک نگهبان دارد. «قرارداد واگذاری موزه اهواز هفتساله است و هیچ اقدام قضائی برای پس گرفتن آن جواب نمیدهد. دو سال دیگر از این قرارداد که بدون ضمانت بانکی است و حتی بدون اجاره باقی مانده است. موزه به کسی واگذار شده که نه در زمان عقد قرارداد در ایران بوده، نه حالا در ایران است. امضاهای پای قرارداد اسم ندارد. سراسر تخلف است و این تخلف تا دو سال دیگر ادامه دارد.»