فریبا نادری درباره سن خود عنوان کرد: میدانستم این سوال را میپرسید؛ میخواستم شناسنامه ام را با خودم بیاورم، اما عکس شناسنامه را که دیدم، منصرف شدم. چون عکس برای قبل از جراحی بینی ام بود. آن موقع بینی من عقابی و استخوانی بود؛ البته آن را ایراد نمیدانستم، ولی بعد از اولین کارم دیدم چقدر بد هستم و تصمیم گرفتم عمل کنم. اما جواب سوالتان؛ من ۳۶ سال دارم.
شب گذشته مهران مدیری میزبان فریبا نادری بازیگر تلویزیون بود.
نادری در ابتدا درباره واکنش مردم به نقش آفرینی خود در سریال «ستایش» گفت: من در فصل دوم بیشتر مورد حمله مردم قرار گرفتم؛ همه فکر میکردند پول آنها را میخورم! اما خب در فصل سوم دیگر مخاطبان قبول کرده بودند که نقش بازی میکنم.
مدیری در ادامه گفت: گویا در کودکی بچه شلوغی بودید؛ تا جایی که دست و پای برادر و کتف مادرتان را هم شکستید!
نادری پاسخ داد: من این کارها را انجام ندادم، پیش آمد! درباره برادرم، ماجرا این است که ما از مدرسه به خانه آمدیم و قرار بود کلید همراه او باشد، اما نبود. ماندیم چه کار کنیم. نهایتاً قرار شد از تراس همسایه به خانه خودمان برویم. من قلاب گرفتم و حمید برادرم رفت بالا؛ دستش که رسید من قلاب را رها کردم و او افتاد (خنده).
وی ادامه داد: درباره مادرم هم، یک حادثه بود. چند نفری داشتند پتو میشستند. من یهو گفتم «مامان مارمولک». مادرم از ترس از جا پرید و افتاد و کتفش شکست. تقصیر من نبود، دیگر نباید این همه ارتفاع میگرفت (خنده).
بازیگر سریال «ستایش» همچنین درباره خر و پف کردنش در خواب و درمان آن اظهار کرد: راستش دکتر رفتم، اما هزینه درمان آن بالا بود. با خودم گفتم من که صدای خر و پفم را نمیشنوم پس برای چه این قدر هزینه کنم! این بود که دیگر پیگیر درمان نشدم.
نادری در ادامه درباره سن خود عنوان کرد: میدانستم این سوال را میپرسید؛ میخواستم شناسنامه ام را با خودم بیاورم، اما عکس شناسنامه را که دیدم، منصرف شدم. چون عکس برای قبل از جراحی بینی ام بود. آن موقع بینی من عقابی و استخوانی بود؛ البته آن را ایراد نمیدانستم، ولی بعد از اولین کارم دیدم چقدر بد هستم و تصمیم گرفتم عمل کنم. اما جواب سوالتان؛ من ۳۶ سال دارم.
او درباره آشنایی خود با همسرش گفت: من و برادرم همسایه سام درخشانی بودیم. به واسطه سام درخشانی، قرار شد با همسرم ملاقات کنم. اولین بار که همدیگر را دیدیم، ایشان گفت من قصد ازدواج ندارم؛ منم سریع گفتم اتفاقاً منم همینطور (خنده). او نمیدانست من بازیگر هستم؛ من کلی گریه کردم و گفتم «جوونی ام را گذاشتم و ...». در نهایت ازدواج کردیم (خنده) الان هم یک دختر دوساله به نام یارا داریم.
این بازیگر درباره بزرگترین معضلی که جامعه درگیر آن است، گفت: سختی شرایط فعلی زندگی را همه میدانیم؛ اما یک چیزی که برای من آزاردهنده است و شاید یک معضل به حساب میآید، خشم درونی آدم هاست. به خاطر شرایط اقتصادی، فرهنگی و ... حالمان بد است و به خاطر همین سر یکدیگر این خشم را خالی میکنیم.
مدیری گفت: به عنوان یک شهروند از مسئولان چه توقعی دارید و نادری گفت: آقای مدیری، دوم اردیبهشت برای من قبض موبایل آمد و من پرداخت کردم. ۱۳ اردیبهشت دوباره برای من قبض آمد، اما یک عدد خیلی عجیب بود. من بلافاصله به آقای جهرمی دایرکت دادم و ایشان گفتند موضوع را پیگیری میکنند.
وی افزود: در نهایت آقایی زنگ زدند و بدون اینکه من را بشناسند، پیگیر کار من شدند. آخر صحبتمان فهمیدند که من بازیگر هستم. من از ایشان تشکر کردم و گفتم شما با یک شهروند تماس گرفتید و این کار شریفی بود.ای کاش نگاه مسئولان به همه مردم به یک چشم باشد.
نادری درباره فعالیت نکردنش در سینما گفت: در سینما کارگردان و تهیه کننده ریسک نمیکند و بازیگری مثل من را که در تلویزیون بازی کرده، انتخاب نمیکند. البته من این حق را به آنها میدهم؛ اما من خیلی آدم طنزی هستم و دوست دارم کار طنز بازی کنم. این موقعیت هنوز برای من پیش نیامده که در یک اثر سینمایی و کار طنز بازی کنم. من کمدی را بیشتر از تراژدی دوست دارم. امیدوارم این فرصت پیش بیاید.
مدیری هم گفت: با هم کار کنیم؛ ان شاءالله کار کمدی که دوست دارید با هم انجام میدهیم.
مدیری همچنین درباره بازی هفت سنگ از مهمانش سوال کرد و نادری گفت: من در بچگی خیلی بازی میکردم و باید برنده میشدم؛ وگرنه همه را با سنگ میزدم! چرا که اگر من آن سنگ را نمیزدم، شاید آن بچه میرفت و تصادف میکرد (خنده).
مدیری گفت: هیچ وقت از زاویه دید شما به زندگی و جهان نگاه نکرده بودم. واقعاً برایم تجربه عجیبی است. همین امشب، اگر شما اینجا نبودید، شاید من زیر تریلی میرفتم (خنده) من مدیون شما هستم. همه اینجا در امنیت کامل هستیم و این را مدیون حضور شماییم.
شب گذشته مهدی یغمایی خواننده موسیقی پاپ کشورمان هم دقایقی در برنامه «دورهمی» حضور یافت و قطعاتی را تقدیم مخاطبان کرد.