علی پهلوان که دهه 70 گروه موسیقی آریان را پایهگذاری کرد معتقد است؛ باید برنامههای درست استعدادیابی داشته باشیم و موسیقی را از سنین پایین شروع کنیم تا جامعه بتواند خودش موسیقی بیکیفیت را پس بزند.
کیفیت کنسرت محمدرضا گلزار در روزهای قبل از ماه محرم و در واقع فالشخوانیاش در این کنسرت مورد انتقاد کاربران زیادی در شبکههای مجازی قرار گرفت. البته هیچکدام از کاربران در کنسرت او حضور نداشتند و با دیدن فیلم اجرا، خوانندگی گلزار را قضاوت کرده بودند.
روزنامه شهروند نوشت: خوانندگان و گروهها در دهه70 به شرط موفقشدن در آزمون دفتر موسیقی وزارت ارشاد قادر به برگزاری کنسرت بودند؛ قانونی که ظاهرا در دهه80 برداشته شد. حالا هم این رسانه موضوعاتی چون آزمون وزارت ارشاد برای خوانندگان و گروهها در گذشته، استانداردهای ورود به عرصه خوانندگی در خارج از ایران و کیفیت اجرای محمدرضا گلزار را با علی پهلوان، سرپرست گروه موسیقی آریان بررسی کرده است.
علی پهلوان در اواخر دهه70 گروه موسیقی آریان را پایهگذاری کرد و محمدرضا گلزار هم تا زمان هجرت به دنیای بازیگری، بهعنوان نوازنده در کنار گروه حضور داشت. چندسال بعد گروه آریان منحل شد و علی پهلوان هم به استرالیا مهاجرت کرد. او درباره نحوه قبولشدن گروه آریان در آزمون وزارت ارشاد میگوید که این گروه دوبار در آزمون اجرای صحنهای ارشاد شرکت کرد و برای بار دوم قبول شد.
شما یک زمانی در دهه70 در گروه آریان با محمدرضا گلزار همکاری داشتید. فکر میکردید روزی نوازنده گروه آریان خواننده هم بشود؟
تا جایی که به خاطر دارم، رضا از ابتدا به خواندن علاقه داشت. ازجمله دلایلش اینکه قرار بود آهنگ بردی از یادم را برای فیلم شام آخر اجرا کند. به خاطر دارم که با نینف امیرخاص نوازنده کیبورد گروه آریان به استودیو هم رفتند. یادم نیست که چرا از انتشارش منصرف شد. بعدها هم دورادور میشنیدم که با برخی آهنگسازان مشهور برای کار مذاکره کرده است. سالهای آخری که در ایران بودم، گروه ریزار را تشکیل داد و با یکی دو خواننده دیگر با هم به روی صحنه رفتند. آنجا آهنگ همه چی آرومه حمید طالبزاده را روی صحنه خواند. پخش آثار و کنسرتهای خودش بعد از رفتن من از ایران شروع شد. بنابراین خیلی اطلاعات جامعی در این خصوص ندارم.
ظاهرا به آرزویشان رسیدهاند. درحال حاضر گلزار بهعنوان یک خواننده موفق است؟
رضا همیشه طرفداران پروپاقرص خود را داشته است که در هر زمینهای که فعالیت میکند، و هرجا باشد همراهیاش میکنند. موفقبودن یا نبودنش در حوزه موسیقی را باید از توزیعکنندگان آثار و برگزارکنندگان کنسرتهایش پرسید. دورادور شنیدهام که کنسرتهایش خوب میفروشد.
منظورم کیفیت کنسرتها است. احتمالا شما هم نمونه کنسرتهایشان را درشبکههای اجتماعی دیدهاید. به هرحال بعد از انتشار بخشهایی از کنسرت رضا گلزار یا مهران مدیری در شبکههای اجتماعی بحثهای زیادی درباره فالشخوانی و کیفیت پایین کنسرتها مطرح شد.
نظر کلی من این است که ویدیوهای اینستاگرام منبع خوبی برای اظهارنظر کلی در مورد خواندن یک خواننده نیست، کما اینکه ویدیوهای رسمی منتشرشده از خوانندهها هم منبع خوبی نیست، چون میشود صدای خواننده را بعد از اجرا با نرمافزار کوک کرد یا حتی آهنگ را دوباره خواند و روی تصویر انداخت. بهترین نظر را کسانی که در کنسرتها حضور داشتند، میتوانند بدهند. در مواردی هم مشکل صدابرداری میتواند باعث شود که یک خواننده صدای خود را درست نشنود و از کوک خارج شود.
علی پهلوان جدید اوایل ارشاد برای اعطای مجوز اجرای صحنهای امتحان میگرفت. گروه ما دوبار امتحان داد، یک بار اوایل سال 78 توسط آقای روشنروان رد شد و چندماه بعد توسط آقای آیوازیان قبول شد!
فالشخوانی که این روزها صحبت از آن در فضای مجازی ایران مد شده است، در کشورهای دیگر هم به این شکل دیده میشود؟ اساسا در آنجا خوانندگان بر چه اساسی معرفی و به شهرت میرسند؟
دربسیاری از کشورهای خارجی میدان برای خوانندگان باز است و برای انتشار آهنگ نیاز به مجوز نیست ولی شرکتهای سرمایهگذاری موسیقی برای خود استانداردهای کیفی قایل هستند، حتی اگر خواننده را کسی از آشنایانشان معرفی کرده باشد. مطبوعات پرمخاطب تخصصی موسیقی وجود دارند که نقد مینویسند. در مدارس نوازندگی ساز تدریس میشود و به همین خاطر سطح سواد موسیقی عام جامعه بالاتر است. بنابراین خوانندهای که برای خواندن صحیح چند بیت مشکل دارد، خودبهخود نمیتواند بلیت بفروشد.
اما در ایران هیچ نظارتی به کیفیت خوانندگان وجود ندارد. ظاهرا در دهه70 ارشاد برای خوانندگان آزمونهایی داشته که در دهه80 حذف شده است؛ اگرچه حالا کسی از آن اطلاع ندارد.
شما و گروه بعد از اینکه اولینبار رد شدید، چه واکنشی داشتید؟
خیلی ناراحت بودیم، ما خیلی تمرین میکردیم و بعید میدانستیم که مشکل فنی باشد. فکر میکردیم که شکل گروه و نوع موسیقی، عامل ردشدنمان است.
برای اینکه بار بعد قبول بشوید، چه تلاشهایی داشتید؟
پیام صالحی از آن لحظه به بعد شروع کرد به گشتن دنبال کسی که پیشتر با مرکز موسیقی کار کرده باشد و تلاشش در اواخر سال 78 به ثمر نشست. محسن رجبپور و محمدرضا احمدیان را سر تمرین گروه آورد. محسن درخواست تست دیگری داد و ما رفتیم و تقریبا شبیه دفعه قبل اجرا کردیم و اینبار قبول شدیم!
اگر دوباره برای اجرای صحنهای امتحان برگزار شود، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
معتقدم نظارت رسمی بر موسیقی کار غلطی است. باید روی کارهای با کیفیت سرمایهگذاری بیشتری شود تا کارهای با کیفیت کمتر خودبهخود کنار بروند.
ارشاد احتمالا امتحان را حذف کرد تا فضا برای موسیقی بازتر شود اما چرا این فضای باز برای کیفیت موسیقی مشکلساز شد؟
به نظر من گرفتن آزمون، مجوز و راههایی که بر مبنای متوقفکردن عمل میکنند، ناکارآمدند. باید برنامههای درست استعدادیابی داشته باشیم و موسیقی را از سنین پایین شروع کنیم تا جامعه بتواند خودش موسیقی بیکیفیت را پس بزند، البته بعد از حذف آزمون هم خواننده خوب کم نداشتیم.