bato-adv

نقد و بررسی فیلم عرق سرد؛ حرکت روی پوسته هیجان

نقد و بررسی فیلم عرق سرد؛ حرکت روی پوسته هیجان

این مسئله از آن جا بیشتر به چشم می‌آید که بیرقی در نخستین فیلمش به سراغ سوژه‌ای بکر رفته و با پرداخت منحصر به فردش توانسته بوده فیلمی سر پا بسازد و نشان داده که قصه، روایت و خودِ سینما برای بیرقی مهم‌ترین چیز است، اما این سوژه بیشتر مناسب حال کارگردانانی است که دغدغه‌های اجتماعی شان بر دغدغه‌های سینماییشان می‌چربد (مثل پوران درخشنده و تهمینه میلانی) و از سینما به عنوان مدیومی برای بیان دغدغه هایشان استفاده می‌کنند.

تاریخ انتشار: ۱۱:۵۷ - ۱۱ شهريور ۱۳۹۸

فرارو- علیرضا جعفری؛ سهیل بیرقی با سال‌ها تجربه کاری در زمینه دستیاری، دومین فیلمشض "عرق سرد" را در سال ۹۶ کلید زد. او در حالی به سراغ عرق سرد رفت که با "من" شروع محکمی در سینما داشت. من با داستان و حال و هوای متفاوتش توانست نظر منتقدان و اغلب مخاطبان را به خود جلب کند.

افروز (با بازی باران کوثری) کاپیتان تیم ملی فوتسال بانوان است که در هنگام سفر به مسابقات آسیایی متوجه می‌شود که از سوی همسرش (با بازی امیر جدیدی) که مجری مطرح ورزشی تلویزیون است، ممنوع خروج شده است. او از سفر به همراه تیم ملی باز می‌ماند و حال می‌خواهد به هر طریقی که شده خود را به مسابقات برساند.

برای خرید قانونی و دانلود حلال فیلم سینمایی عرق سرد اینجا کلیک کنید

عرق سرد پس از خشم و هیاهو (هومن سیدی) دومین فیلم در سال‌های اخیر است که از حواشی زندگی ورزشکاران ساخته شده و این فیلم زندگی شخصی نیلوفر اردلان کاپیتان سابق تیم ملی و همسرش مهدی توتونچی را سوژه خود قرار داده است.

نقد فیلم عرق سرد؛ حرکت روی پوسته هیجان

ایراد بیرقی، اما انتخاب همین سوژه است. این سوژه با توجه به حواشی زیاد و مختلفی که داشت، خواه ناخواه نمی‌تواند به عمق راه پیدا کند. چون مطرح کردن یک مشکل اجتماعی در آن بسیار بولد است. سینما در ذات خود مستقل است و اگر در اولویت بعدی یک فیلم قرار گیرد و مطرح کردن معضل یا دادن پیام اخلاقی به هدف اصلی فیلم تبدیل شده یا برای تهییج احساسات استفاده شود، نتیجه‌ای در بهترین حالت متوسط خواهد داشت. این مسئله‌ای است که گریبان عرق سرد را گرفته و مسئله زن و حقوقش در اولویت نخست این فیلم جا خوش کرده است.

این مسئله از آن جا بیشتر به چشم می‌آید که بیرقی در نخستین فیلمش به سراغ سوژه‌ای بکر رفته و با پرداخت منحصر به فردش توانسته بوده فیلمی سر پا بسازد و نشان داده که قصه، روایت و خودِ سینما برای بیرقی مهم‌ترین چیز است، اما این سوژه بیشتر مناسب حال کارگردانانی است که دغدغه‌های اجتماعی شان بر دغدغه‌های سینماییشان می‌چربد (مثل پوران درخشنده و تهمینه میلانی) و از سینما به عنوان مدیومی برای بیان دغدغه هایشان استفاده می‌کنند.

با توجه به نکات گفته شده، چنین سوژه‌ای نا خودآگاه گرفتار برخی مسائل و پرداخت سطحی و رو می‌شود. مانند نشان دادن رسانه‌های زرد، شوهر به شدت ریاکار و وکیل فرصت طلبی که از طریق این پرونده به دنبال شهرت و سپس مهاجرت است.

نقد فیلم عرق سرد؛ حرکت روی پوسته هیجان

افروز در یک پرداخت بیضایی وار خود را تنها می‌یابد. تنها بین قانون، خانواده، دوستان، هم تیمی‌ها و در کل اجتماع. تقریبن هیچ کس به او حق نمی‌دهد و هر کسی هم که می‌خواهد کدخدا منشانه آتش را خاموش کند، باز دست به دامان مرد می‌شود که از حقش بگذرد. اما به راستی کدام حق؟

مهم‌ترین ویزگی این فیلم، تیغ تیز انتقادی است که به سوی قوانین ضد زن جاری نشانه رفته است. قوانینی که زن را به مثابه موجوی وابسته و بدون اختیار می‌پندارند که به هر صورتی باید تابع مردش باشد. مرد باید تصمیم بگیرد که او کار کند یا نه، مسافرت برود، از کشور خارج بشود، بچه اش را بتواند بعد از جدایی ببیند و ... . در چنین فضایی زن است که تنها و بی کس می‌ماند و در نبردی نابرابر باید مبارزه کند که تنها دست آویزش مهریه است و بس.

حال این فضا زمانی بغرنج‌تر می‌شود که شاهد "زنان علیه زنان" باشیم. سرپرست تیم ملی (با بازی سحر دولتشاهی) نمونه بارز یک زنی است که نه تنها علیه این قوانین ضد زن نمی‌شورد، که تمام و کمال از آن حمایت می‌کند. او به ریاکانه‌ترین شکل ممکن، خصومت‌های شخصیش با افروز را در این مسئله دخیل می‌کند و همه جوره سنگ جلوی پای او می‌گذارد تا او مهمترین تورنمنت عمرش را از دست بدهد.

در کنار او ما با مردی طرف هستیم که زندگیش را بر پایه تزویر و دورویی گذاشته و در انتها پس از پاره کردن قرارداد محضری خود را در سیاه‌ترین شکل ممکن قرار می‌دهد. همین مسئله به پاشنه آشیل فیلم تبدیل می‌شود؛ همه چیز بین یک قطب مثبت (افروز) که توسط جمع زیادی از قطب‌های منفی احاطه شده است و مرد سیاه ترینشان است که به هیچ قاعده و اصولی پایبند نیست. در چنین شرایطی که مرد هیچ گونه نقطه سفیدی ندارد و ما مخاطبان حق را مانند کارگردان فیلم، تمام و کمال به زن می‌دهیم، نمی‌توان چالش‌های اخلاقی‌ای مطرح کرد. هیچ کجای قصه با با دوگانگی‌ای که به شکل معمول در زندگی واقعی زیاد با آن مواجه می‌شویم، طرف نیستیم و همین باعث می‌شود که با فیلمی طرف باشیم که قصه را در سطح پیش می‌برد و مهم‌ترین کارکردش، همان مطرح کردن دغدغه‌های حقوق زنان می‌شود. در حالی که اگر بخواهیم با نمونه‌های عالی و قدیمی‌تر مقایسه کنیم، "خانه پدری" کیانوش عیاری نمونه بارزی است از این که علاوه بر بیان دغدغه هاش، به یک مدیوم سینمایی تمام و کمال می‌رسد.

نقد فیلم عرق سرد؛ حرکت روی پوسته هیجان

اما همان تک کارکردش هم توانسته اثر خود را بگذارد. این فیلم در کنار موج رسانه‌ای که در حمایت از کاپیتان تیم ملی بانوان به وجود آمد، باعث ایجاد امکانی شد به نام گذرنامه ویژه. به این شکل که زنان قهرمان یا صاحب منصبی که خروجشان از کشور برای مملکت ضروری است و کشور برای پرورششان متحمل هزینه شده است، به وسیله این گذرنامه بتوانند از کشور خارج شوند، که نمونه اش را در مورد زهرا نعمتی ورزشکار معروف المپیکی و پارالمپیکی کشور مشاهده کردیم.

امیدوارم عرق سرد موجی گذرا برای بیرقی باشد که استعدادش بر همگان روشن شده و بتواند در اثر بعدیش سوژه‌ای جدی و به دور از هیجانات و حواشی رنگ و وارنگ را دست مایه کارش قرار دهد. باید دید او بین بازگشت به اصلش یا بیشتر در چشم بودن، کدام را انتخاب می‌کند.

bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین