فرارو- سفر خارجی باید متعادل شود. این را، ولی الله سیف، رئیس کل بانک مرکزی در گفت: وگویی که در ارتباط با ارز داشته بیان کرده است. احتمالا بتوان از زاویه جریان ارز به کشور به سیف حق داد. اگر به آخرین آمار سالیانه سفرهای خارجی ایرانیها نگاهی بیندازیم میبینیم در برابر ۶ میلیون توریستی که به کشور میآیند ما ۹ میلیون سفر خارجی داریم. اما سوال آنجاست که سفرهای خارجی مردم تعادل را برهم میزند؟
ولی الله سیف رئیس کل بانک مرکزی میگوید تعداد مسافرتهای خارجی در ایران بیش از حد معمول است و باید متعادل شود. سیف این حرف را در برنامهای تلویزیونی به زبان آورده که در آن وضعیت بازار ارز را تشریح کرده است. به جز سیف افراد دیگری هم هستند که از نرخ سفرهای خارجی ایرانیها نگرانی دارند، چرا که با هر سفر ارز از کشور خارج میشود و این میتواند به اقتصاد کشور ضربه بزند. چند ماه پیش محمدباقر نوبخت، سخنگوی با بیان اینکه خروج ارز از کشور به بازار فشار وارد میکند گفت: یکی از عوامل جلوگیری خروج ارز از کشور میتواند افزایش عوارض خروج مسافران باشد. عوارضی که برای اولین سفر خارجی ۲۲۰ هزار تومان، برای دومین سفر خارجی ۳۳۰ هزار تومان و برای سفرهای سوم به بعد ۴۴۰ هزار تومان آب در نظر گرفته شده است.
سفر به خارج بیشتر از مسافر خارجی
اما به نظر میرسد که خود سفر خارجی آنقدرها نگران کننده نیست، بلکه پایین بودن میزان ارز ورودی به کشور است که جای نگرانی دارد. آخرین آمار سالیانه سفرهای خارجی به سال ۹۵ برمیگردد. طبق آمار در این سال ۹ میلیون و ۱۹۶ هزار و ۱۴۰ ایرانی به کشورهای خارجی مسافرت کردهاند. هشت مقصد خارجی اول این سفرها ترکیه، عراق، امارات، آذربایجان، ارمنستان، گرجستان، آلمان و عربستان بوده است. ترکیه که اولین مقصد در بین این کشورها بوده، در سال ۲۰۱۷، ۲.۵ میلیون گردشگر ایرانی به خود دیده است. این کشور به تنهایی توانسته ۲.۵ میلیارد دلار درآمد کسب کند.
حالا اگر فرض کنیم میزان سفرهای خارجی در سال ۹۶ بدون تغییر بوده است و هر مسافر ایرانی فقط با خود هزار دلار از کشور خارج کرده است عدد به دست آمده معادل ۹ میلیارد دلار میشود. اگر بخواهیم هزینه هر ایرانی را معادل هزینههای توریستهای خارجی بدانیم این عدد به ۱۵ میلیارد دلار میرسد. ما در برابر ۹ میلیون مسافر ایرانی به خارج از کشور، میزبان ۶ میلیون گردشگر خارجی هستیم. البته نباید فراموش کرد که بخش قابل توجهی از این گردشگران با هدف زیارت پا به خاک ایران میگذارند. ما از این ۶ میلیون نفر فقط ۱۰ میلیارد دلار درآمد به دست میآوریم. این میزان درآمد تا هفت سال دیگر باید به ۲۵ میلیارد دلار برسد تا هدف سند چشم انداز محقق شود.
واکنش عمومی به سیف
به موضوع بالا بودن میزان سفرهای خارجی ایرانیها میتوان پاسخهای زیادی داد. یکی از کاربران اینترنت پاسخ میدهد: «یک مسافرت سه روز هوایی به شیراز میشود یک میلیون و دویست هزار تومان و و یک مسافرت یک هفتهای استانبول میشود یک میلیون تومان. شما باشید کدام را انتخاب میکنید؟ تازه از کیفیت هتل و تورهای ایرانی بگذریم.» کاربر دیگری میگوید: «خب کشور رو تمیز و مرتب و آماده کنید که مردم سفرهای خارجی نروند و همینجا پول خرج کنند و تفریح کنند. حالا گردشگر خارجی پیش کش!».
اما بقیه مردم جهان چقدر برای سفر از کشور خود خارج میشوند؟ این سوالی است که برای خیلیها مطرح شده است. اگر از این زاویه به موضوع نگاه کنیم مشخص میشود که حد معمول سفرهای خارجی چقدر است. یکی از کاربران اینترنت در واکنش به اظهار نظر، ولی الله سیف مینویسد: «آقای سیف لطفاً بروید ببینید که چند درصد مردم اروپا مسافرت خارج از کشورشان دارند، آن وقت متوجه میشوید که سفرهای خارجی ایرانیان خیلی کمتر از سایر مردم اروپا است.»
میزان سفرهای خارجی اروپا و آمریکا
همانطور که برای ما ایرانیها کسب درآمد از توریستهای خارجی جذابیت دارد، دولت کشورهای دیگر هم تلاش میکنند مردم اروپا را از مرزهای خود خارج کرده و به کشور خود بکشانند. طبق گزارش گردشگری کشورهای عضو اتحادیه اروپا از سال ۲۰۱۵ به بعد بیشتر گردشگران اروپایی علاقهمند به سفر به کشورهای آسیایی و آمریکا هستند. آمار سفرها نشان میدهد که اروپاییها کشورهای آسیایی نظیر ترکیه که به عنوان اولین مقصد محبوب در آسیا برای اروپایی هاست و بعد از آن چین، تایلند، مالزی، هند و حتی ایران را در لیست انتخابهای سفر خود قرار میدهند.
ایندیپندنت هم یک سال پیش به با ارجاع به آمار یورو استات (سازمان آمار اروپا) پرطرفدارترین مقاصد برای تعطیلات انگلیسیها را اسپانیا، فرانسه و سپس ایالت متحده آمریکا را برای گذراندن تعطیلات خود انتخاب میکنند.
فنلاندیها که خوش سفرترین مردم جهان هستند سالیانه ۷.۵ سفر در سال دارند که از این عدد، ۱.۷ سفر، سفر خارجی است. سوئدیها در سال ۶ سفر دارند که از آن ۴.۴ سفر، خارجی است. مردم کشورهای اسکاندیناوی هم علاقه زیادی به سفر خارجی دارند. البته هزینه زندگی در کشورهای اسکاندیناویایی بالاست و به همین دلیل مردم این منطقه در صورت سفر به کشورهای خارجی قدرت خرید بیشتری خواهند داشت. آمریکاییها هم در سال ۶.۷ سفر دارند، اما میزان سفرهای خارجی آنها نسبت به اروپاییها پایینتر است. از رقم گفته شده، ۰.۲ سفر مردم این کشور به خارج از کشور است.
باید تعادل را تعریف کرد
جمشید پژویان، اقتصاددان با اشاره به سخنان سیف که میزان سفرهای خارجی ایرانیها را نامتعادل خوانده به فرارو میگوید: باید از آقای سیف پرسید منظورشان از تعادل چیست. شرایط توریسم کشور به کشور فرق میکند. در هر کشوری عواملی برای توریسم وجود دارد که در کشورهای دیگر مشابه و یکسان نیست. ما انواع مختلف توریست تاریخی، تفریحی، مذهبی و ... داریم.
این کارشناس اقتصادی معتقد است: یکی از دلایل سفر زیاد به خارج از کشور محدودیتهایی است که در داخل وجود دارد. برخی که نمیتوانند این محدودیتها را درک کنند یا با آن همراه باشند، به خارج سفر میکنند. همچنان که درصد افرادی که در این چند دهه از ایران مهاجرت کرده اند، میزان بالایی است. وقتی اینها مهاجرت میکنند سرمایه خود را نیز با خود میبرند. پولی که یک مهاجر با خود از کشور خارج میکند، نسبت به هزینههای یک توریست که برای یکی دو هفته به خارج میرود بسیار بالاتر است.
پژویان ادامه میدهد: اگر دقت کنید میبینید که اکثر توریستهای کشورمان کشورهای همسایه را به عنوان مقصد گردشگری خود انتخاب میکنند. دلایل این قضیه مشخص است. اگر بعضی محدودیتهای اجتماعی را از مناطق آزادی مثل کیش و ... برداریم بسیاری از توریستهایی که از ایران خارج میشوند کیش را به عنوان مقصد سفر خود انتخاب میکنند. چنین تصمیماتی باعث میشود نرخ سفرهای خارجی کاهش پیدا کند.
این اقتصاددان میگوید: باید تعادل را تعریف کنیم تا بتوانیم بگوییم در تعادل قرار داریم یا از تعادل خارج شده ایم. ما اصطلاح تعادل بودجه را داریم. تعادل بودجه یعنی زمانی که هزینههای دولت با درآمدهای آن تقریبا به یک اندازه باشد. در غیر اینصورت میگوییم کسر بودجه یا مازاد بودجه داریم. اما اینکه ایران نمیتواند به اندازه سفرهای خارجی شهروندانش توریسم جذب کند به محدودیتهایی برمی گردد که در ایران وجود دارد و بسیاری از خارجیها تمایل ندارند چنین محدودیتهایی را تحمل کنند. به خصوص توریستهایی که هدفشان از سفر تفریح است. توریستهای تاریخی و زیارتی هم موضوعشان فرق میکند. به طور کلی اگر کسی بخواهد روی توریسم فکر کند باید روی آن سرمایه گذاری کند.
به مردم نمیتوانیم بگوییم مسافرت نروند
سیدرضی آقامیری، کارشناس اقتصادی در گفت و گو با فرارو میگوید: صحبت آقای سیف جای تامل دارد. با این حرف ما آزادی مردم حتی آزادی مسافرت رفتن آنها با هزینه شخصی را نیز محدود و برای مردم تعیین و تکلیف میکنیم. اصلا چه کسی میتواند درباره اموال شخصی افراد این چنین اظهار نظر کند؟ این نقض صریح آزادی و حقوق شهروندی است. میگویید میخواهیم ارز را تک نرخی کنیم و به هرکسی که نیاز دارد ارز میدهیم، میتوانید به مردم شفاف بگویید منابع ارزی ما محدود است و به همین خاطر نمیتوانیم همه مایحتاج شما را تامین کنیم؛ بنابراین در این مدت که نمیتوانیم به همه نیازهای شما پاسخ دهیم ما برای دو یا سه سفر شما ارز را با نرخ دولتی میفروشیم. برای مابقی سفرهای خود هم میتوانید از بازار آزاد ارز بخرید. ما که نمیتوانیم به مردم بگوییم مسافرت نرو!
این کارشناس اقتصادی میگوید: حرفی که آقای سیف میزند حرف درستی نیست. نمیشود به کسی که نیاز مشروع دارد بگوییم به تو ارز نمیدهیم. ممکن است یک نفر بخواهد ارز تهیه کند که با آن دست به قاچاق بزند. این نیاز هم نامشروع است و هم غیرقانونی. اما برای سفر کردن، نه قانون کسی را منع کرده و نه شرع. ممکن است یک نفر بخواهد در سال ۱۰ بار سفر کند. یکی از کارهایی که دولت باید انجام دهد این است که به فرد اجازه دهد اگر ارز با قیمت تعیین شده را ندارد، بتواند آن را جایی تامین کند. پاشنه آشیل دولت مقرراتی است که میگذارد. آنها میخواهند توسط نفی کردن نیازهای مشروع و قانونی مردم به هرشکلی جلوی افزایش نرخ ارز را بگیرند. اما با این صورت نمیتوان جلوی افزایش نرخ ارز را گرفت. این نیازها وجود دارد و به هرحال راه خود را برای تامین منابع ارزی پیدا میکند.
با چند سفر خارجی بازار ارز کشور به هم میریزد؟
آقامیری ادامه میدهد: آیا وضعیت کشور ما واقعا آنگونه است که با چند بار سفر خارجی، بازار ارز دچار مشکل میشود؟ در زمان آقای احمدینژاد، آقای رحیمی گفتند جمشید بسمالله نرخ ارز را بالا برده است. آیا نرخ ارز کشور ما با جمشید بسم الله بالا و پایین میشود؟ واقعا ما فکر میکنیم نرخ ارز در چهارراه استانبول تعیین میشود؟
این تحلیل گر مسائل اقتصادی معتقد است: دولت بخشی از تقاضای ارز را احساس میکند. از بخشی از تقاضا هم بی خبر است یا اینکه نسبت به آن ابراز بی خبری میکند. اگر ما جلوی مایحتاج مردم را بگیریم به این معناست که آن نیاز از بین رفته است؟ اگر نیازی وجود داشته باشد، باید تامین شود. مثلا فرض کنید دولت بگوید داروی ویتامینه یا داروی مروبط به پوست کالای لوکس به حساب میآید و برای آن نمیتواند ارز بدهد. وقتی شما نمیتوانید برای آن ارز بدهید، معنایش این است که فرد آن دارو را مصرف نمیکند؟ فرد میرود این دارو را از خارج میگیرد. من معتقد نیستم کسانی که زیاد سفر میکنند تعیین کننده نرخ بالای دلار باشند. آنها میتوانند بخش کوچکی از این موضوع باشند، اما نه بخش عمدهای از آن.
مسائل ایدئولوژیک باعث میشود ایران گردشگرمحور نباشد
این کارشناس اقتصادی میگوید: سفرهای توریستها به داخل کشور کم است. کشور ما کشوری گردشگر محور نیست و بستر پذیرش گردشگر را نداریم. خیلی از دلایل این مساله میتواند ایدئولوژیک باشد. ما در کشور قوانینی داریم که ایران را برای سفر گردشگران خارجی، مخصوصا کسانی که مسلمان نیستند یا قید مذهبی ندارند، مناسب نمیکند. من به این موضوع انتقادی ندارم. به هرحال کشور ما اسلامی است و نمیتوان چنین شرایطی فراهم کرد. اما وقتی هم نمیشود چنین کاری کرد ما گردشگر را از دست میدهیم.
او ادامه میدهد: سیف به نوعی به مردم میگویند مسافرت نروید. اما نمیتوانند به خارجیها دستور بدهد که به ایران مسافرت کنید. اگر بخواهند آنها را به ایران جذب کننند هم باید شرایطی برای آنها فراهم کنند که به ایران بیایند. همه شرایط برای توسعه صنعت توریسم با ارزشهای اسلامی مغایرت ندارد. بخشی از مشکلات هم مربوط به امنیت داخلی و رفتارهای ما در صحنه بین المللی است. نمیخواهم در این مورد انتقادی داشته باشم، اما به قول قدیمیها، شترسواری دولا دولا نمیشود. آقامیری در پایان میگوید: وقتی گردشگر به ایران نیاید، گردشگر ایرانی هم تمایل به سفر خارجی داشته باشد تعادل به هم میریزد. ورود ارز ما از طریق گردشگر خارجی کم میشود و خروج ارز از طریق گردشگر ایرانی افزایش پیدا میکند.
فقط چند سال صبر کنید تا ثابت بشه بهتون
مردم ایران کی میخوان به خودشون بیان؟
اینهمه توهین و تحقیر تا کجا؟؟!
لطفا این رئیس بانک مرکزی که هیچ برنامه ای نداردو هیچ توانایی بجز حال دادن به دلالان ندارد را سریعا برکنار کن
اون از گند موسسات مالی
اینهم از گند دلار