یک اقتصاددان با اشاره به آنچه در مناظره سوم نامزدهای دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری گذشت، تحلیل خود را از روند صحبتهای شش کاندیدای این انتخابات بیان کرد.
بهروز هادی زنوز در روزنامه «ایران» نوشته است: بالاخره مناظره پایانی نامزدهای محترم ریاست جمهوری، بعد از دو جلسه نفسگیر در دو هفته گذشته، با محوریت برنامههای آنها برای حل مشکلات اقتصاد ایران، برگزار شد.
هر چند سؤالات مطرح شده در این مناظره بسیار متنوع بود، میتوان گفت بهطور عمده با معیشت و کسب و کار مردم بویژه رشد اقتصادی، ایجاد اشتغال، کنترل تورم، توسعه صادرات غیرنفتی، مقابله با قاچاق کالا و برقراری عدالت اجتماعی، ارتباط نزدیک داشت.
به نظر میرسد، مردم بزرگوار ایران، در این مناظره نیز همانند دو مناظره قبلی فرصت یافتند با بینش و منش اخلاقی هریک از نامزدها آشنایی بیشتر پیدا کنند و به آگاهی لازم برای رأی دادن به نامزد مورد نظر خود دست یابند.
شاید بتوان با اندکی اغماض گفت مناظره اخیر بین دو شیوه تفکر سیاسی و منش اخلاقی بود. در یکسو آقایان هاشمیطبا، جهانگیری و روحانی قرار داشتند که نماینده ائتلاف جبهه اعتدال و اصلاحات بودند و در سوی دیگر و در مقابل آنان آقایان میرسلیم، قالیباف و رئیسی صفآرایی کرده بودند که نمایندگان بر حق جبهه اصولگرا بودند.
آقای مهندس هاشمیطبا در این جلسه از دادن وعدههای میانتهی در مورد پرداخت یارانهها به مردم اجتناب کرد و اینگونه وعدهها را مردود دانست. تلاش نکرد با توسل به انتقادات بیپایه از دولت برای خود کسب اعتبار کند و نظرات کارشناسی خود را بویژه در زمینه اصلاح نظام مالیاتی، حفاظت منابع طبیعی کشور و توسعه تولید صادراتگرا بیان کرد. سخنان او چون از دل بر میخاست بر دل مینشست.
اما آقایان میرسلیم، قالیباف و رئیسی، بیمحابا به دولت تاختند و توسعه صادرات نفتی را رونق خامفروشی و مبارزه با تورم را موجب تعمیق رکود اقتصادی تلقی کردند و ادعای فساد گسترده و ناکارآمدی دولت را در اداره اقتصاد کشور به رخ دولتمردان کشیدند.
وجه مشترک هر سه آنها بیاطلاعی کافی از مبانی علم اقتصاد و سیاستگذاری بخش عمومی و نداشتن برنامه قابل تحقق بود. در این میان آقای قالیباف گوی سبقت را از دو همسنگر خود ربوده بود.
او باوجود تلاش فراوان، نتوانست خود را در شمار مردم محروم و نماینده بهاصطلاح ۹۶ درصد معرفی کند، منابع مالی پرداخت یارانه به مردم و جوانان بیکار را مشخص نکرد و نحوه دستیابی به رشد معجزه آسای سالانه ۲۶ درصدی را برای مخاطبان خود روشن نکرد.
حجتالاسلام رئیسی در این جلسه اعتراف کرد که برنامه خود را هنوز برای اطلاع مردم منتشر نکرده است. از گفتههای او نیز معلوم بود که برنامه اجرایی مشخصی در دست ندارد.
او ادعا کرد که برنامه او نشأتگرفته از مطالعات دانشگاهی در زمینه مسائل مختلف کشور است. اما دریغ از یک شاهد مثال در گفتههای ایشان. یک دوگانگی آشکار در گفتههای او این بود که رئیسی تلاش کرد ضمن انتقاد از دولت در زمینه اجرای قانون هدفمندسازی یارانهها، برنامه یارانههای خود را با استناد به عملکرد دولت در چند ماهه اخیر در همین زمینه قابل تحقق بداند.
اما در این جلسه ضمن تأکید بر ایجاد اشتغال برای جوانان از ذکر عدد و رقم در این مورد اجتناب کرد و برنامه مشخصی در این زمینه ارائه نداد.
اما آقایان جهانگیری و روحانی در این جلسه با اتخاذ رویکرد دفاع از عملکرد دولت و پاسخ با انتقادات حریفان، از برنامههای دولت خود برای چهار سال آینده دفاع مستدل کردند.
در دفاع از عملکرد اقتصادی دولت، آنها به امضای توافقنامه برجام، کنترل تورم و کاهش نوسانات نرخ ارز، خروج از وضعیت رکود اقتصادی و رشد قابل قبول اقتصاد کشور در سال ۱۳۹۵، ایجاد ۹۵۰ هزار فرصت شغلی، رسیدن به تراز مثبت تجارت غیرنفتی کشور اشاره کردند.
در زمینه اصلاحات آتی در اقتصاد کشور هر دو نفر به سیاست همزیستی مسالمتآمیز بهعنوان پیششرط توسعه تجارت و سرمایهگذاری خارجی، حمایت از بخش خصوصی برای رونق اقتصادی، تنظیم برنامه توسعه صادرات غیرنفتی و تهیه و اجرای برنامه اصلاح نظام بانکی اشاره کردند.
آنها در برابر توزیع غیر هدفمند یارانههای نقدی رقبا، برنامه جامع رفاه اجتماعی را که در بر دارنده حمایت اجتماعی از فقرا، افراد بیسرپرست و فاقد توان کار کردن است ارائه دادند. آنها با سخنان سنجیده و کارشناسی و رعایت اصول اخلاقی در مباحث خود نشان دادند که دو صد گفته چون نیم کردار نیست.