فرارو- آرمان شهرکی؛ ترور سفیر روسیه در ترکیه یک واکنش خشمآلود است. پوتین باید انتظار چنین واکنشی را از سوی جهادیها و سلفیها سوریه میداشت.
تروریست در هرشکل و شمایلی و با هر توجیهی محکوم است. این حکمی کلی است و استثناء هم ندارد. اما یکّهتازیهای پوتین چه بازخوردی میتواند غیر از این داشته باشد که داعش و سلفیها هرروز بیشتر از پیش به جذب نیرو پرداخته و با عمق بیشتری در ذهن و روح مردم جنگزدهی سوریه نفوذ کنند.
سوریه عملا پارهپاره شده و در حال تجزیه است. مبادلهی فلّهای مردم و تروریستهای شرق حلب با محاصرهشدگان غرب این شهر و نیز ادلیب بوی تجزیه و تلاشیِ میدهد. حلب به سرنوشت برلین پس از جنگ جهانی دوم دچار شده.
گویا بشار اسد به چنین تجزیهای رضایت داده است. بشار اسد حاکم قانونی سوریه است در این شکی نیست اما هر منتقد منصفی اذعان دارد که اگر تندرویهای او در همان بدو امر و در قبال اعتراض مردم محروم در استانهای کمتر توسعه یافته نبود؛ کار به جایی نمیکشید که مزدوران سلفی و داعش با سلاحهایی که به بهانهی آزادی تجارت از غرب روانهی خاورمیانه میشود؛ کشوری امن و امان را به سمت تباهی و نیستی بکشانند.
چرخهی مشمئزکننده و دهشتناک خشونت در سوریه و ترکیه به این زودیها بازنخواهد ایستاد. عضوگیری از میان هزاران آواره و پناهندهی سوری که دیگر چیزی برای از دستدادن ندارند بسیار آسان و راحت است.
در این وانفسا و در این آب خونآلود پوتین میخواهد کوسهماهی شکار کند؟ سیاست عملگرای این حاکم قدرقدرت ره به ناکجاآباد خواهد بُرد. نمیتوان با دُوَلی با سابقهی تخاصم طولانی یکجا رابطه داشت و معامله کرد. هم با ایران هم با آمریکا هم با ترکیه هم با عربستان و هم با اسراییل. یکجای کار چنین معاملهی خودخواهانهای میلنگد یا خواهد لنگید.
ترور سفیر روسیه در ترکیه شیوع خشونت به درون مرزهای ظاهرن امن روسیه است. خشونتی که اگر درب سیاست در کرملین بر پاشنهی عملگراییِ رادیکال بچرخد مصیبتی فاجعهبارتر از حادثهی چرنوبیل در انتظاراش خواهد بود. پوتین در مصاف با ترامپ و ژنرالهای کهنهکار پنتاگون هیچگاه نخواهد توانست به سیاستهای کنونی خویش ادامه دهد.
ترور سفیر روسیه در ترکیه، در بطن وانفسای کنونیِ خاورمیانه زنگ خطری است برای ایران و برای تمام استراتژیستهایی که سکان سیاست خارجی را در کشور ما برعهده دارند.
فاصلهگیری از پوتین یا حداقل حفظ یک فاصلهی احتیاطآمیز با او و هر نقشهای که برای خاورمیانهی بینوا کشیده است ضروری است. او فرد قابل اعتمادی نیست.
حتی ترامپِ پوپولیست هم به او اعتماد نخواهد کرد سی آیاِی مدام به ترامپ خطر گربه سیاهِ پوتین را هشدار میدهد. اگر قرار بر مرور عملکرد گذشتهی یک کشور در ایران باشد کارنامهی روسیه و کسانی که استبداد صغیر را بهراه انداختند همچون بیلان اقدامات کسانی که تمامقد پشت کودتای 28 مرداد ایستادند؛ سیاه و تاریک است. اما گذشتهها گذشته باید فکری برای آیندهی خاورمیانه کرد و به طریقی خود و تمامی منطقه را از این منجلاب نیستی و مصیبت رهانید.