یادداشت دریافتی- روی صندلی هواپیما می نشینم. نفس راحتی می کشم. باورم نمی شود آن همه سرگردانی به پایان رسیده است. چشمانم را از فرط خستگی روی هم می گذارم و اتفاقات روز گذشته را مرور می کنم: تاخیر هواپیمای ترکیش ایرلاین از بارسلون به استانبول، جا ماندن من و چند ایرانی دیگر از پرواز تهران، انتقال از فرودگاه سابیها با اتوبوس به فرودگاه آتاتورک، گیرافتادن در ترافیک اتوبانهای استانبول، دوباره جا ماندن از پرواز تهران- انتقال به هتل و بالاخره رسیدن به پرواز ده و نیم صبح تهران.
شاید همه اینها طبیعی باشد و به خاطر شرایط جوی، مشکلات فنی و یا هر چیز دیگری اتفاق بیفتد اما چیزی که گوشه ذهنم اذیتم می کند، برخورد زننده یکی از کارکنان ترکیش در حین انتقال به هتل بود. فقط در دلم خوشحالم که در مقابل این بی احترامی سکوت نکردم و با برخورد اعتراضی سایر مسافران را نیز با خود همراه کردم.
کم کم هواپیما بلند می شود و مهمانداران ترکیش ایرلاین باسلوق ترکی به اندازه کمی بزرگتر از یک حبه قند که در کاغذی گلدانی شکل گذاشته شده است، تعارف می کنند.
برمی دارم و در دهان می گذارم. فرم کاغذ آن نظرم را جلب می کند. آن را باز می کنم. کاغذی مربع شکل است که به نحوی تا شده و به فرم یک گلدان در آمده، روی آن نوشته های ریزی به زبانهای مختلف زنده دنیا به مسافران خوشآمد می گوید.
زبان های انگلیسی، آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، چینی، ژاپنی، روسی، عبری، عربی و ... و شاید هر زبانی غیر از زبان شیوای فارسی... شگفتا! چگونه است که ترک تبارها از خوش آمدگویی به مردم کشور پهناور همسایه که بخش عظیمی از مسافرانش را تشکیل می دهند، خودداری می کنند.
دلم می گیرد. خوب که فکر می کنم شاید مقصر امثال آقایان روحانی و ظریف باشند که توقع ما را بالا بردند و به ما نشان دادند ایران کشوری است که می تواند سری در سرها داشته باشد.
حق ایران نیست که زیر تحریم و تحقیر باشد. وگرنه شاید سه چهار سال پیش از دیدن این چیزها ککمان هم نمی گزید. شاید قبلا که تحقیر را حق مسلم خود می دانستیم راحت تر بودیم.
حال با شما دولتمردان هستم. شما حس میهن دوستی خاک خورده ما را بیدار کردید. دست مریزاد، خودش قدم بزرگی است، اما مبادا به همین اکتفا کنید. مبادا هموطنان بعد از شما بگویند اینها هم فقط وعده دادند.آری شما قدم اول را برداشتید اما کار را که کرد؟ آن که تمام کرد. ایران را سرافراز کنید، آن طور که شایسته اولین تمدن بشری است نه آن طور که تا به حال بوده است.
قصد راه انداختن کمپین برای تحریم ترکیش ایرلاین را هم ندارم. چون مشکل فراتر از این حرف هاست. تا جهان ما را باور نداشته باشد، هر جایی بی سر و پایی پیدا می شود که با ما توهین کند. با خود می اندیشم که اگر ایرلاین های قَدَری در کشورمان بود که ترکیش ایرلاین مجبور به رقابت سخت با آنها بود، شرایط طور دیگری بود.
آقایان دولتمردان! کسی را جز شما نمی شناسیم که برای برگرداندن عزتمان دست به دامنش شویم می فهمیم که سختی های بسیاری در راهتان است، اما اگر بدانید چشم امید یک ملت که کورسوی چراغ امیدشان روشن شده به شماست، شاید این سختی ها را بهتر تحمل کنید. این راه سخت همت مردانه شما را می طلبد.
دعای خیر مردم بدرقه همتتان باد
یک شهروند ایرانی
در مورد مطلب هم عرض کنم که واقعا برای تکریم و احترام ایرانیان در همه جای دنیا باید با اصل جنس مستقیم مرتبط شیم نه با دست چندمی ها و از لا به لایه این ارتباطات سیاستهای منطقه ای و ملی را در همه ابعاد پیش ببریم
دوستان روشنفکری که ادعای دفاع از فرهنگ و تمدن باستامن ایران رو دارید - که ای کاش واقعا داشتید - خوب نرید ترکیه. برین یه کشور دیگه واسه تفریح